فرستنده خبر اقای نوید احمدفخرالدین ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵
به گزارش جوان، شكايت عليه مجرم 31 ساله كه هادي. الف نام دارد، بيست‌وچهارم دي ماه سال گذشته به جريان افتاد. آن روز زن جواني وارد كلانتري 118 ستارخان شد و عليه هادي طرح شكايت كرد.
او در شرح ماجرا گفت: ساعتي قبل در فلكه صادقيه منتظر تاكسي بودم كه يك پژو 206 مشكي كنارم توقف كرد. فهميدم كه راننده مسافربر است؛ چراكه مرد ديگري به عنوان مسافر در صندلي عقب سوار بود. من هم بعد از گفتن مسيرم در صندلي جلو سوار شدم. راننده در حال حركت داشت با مسافر صندلي عقب درباره فروش خودروي خودش حرف مي‌زد. مي‌گفت كه خودرو را براي فروش به سايت ديوار آگهي داده و منتظر مشتري است. او شماره تلفن همراه خودش را به من و مرد مسافر داد تا در صورت پيدا كردن مشتري با او تماس بگيريم. من كه علاقه‌اي به گوش دادن به حرف‌هاي او نداشتم مشغول بازي با گوشي تلفن همراهم شدم. راننده درباره گوشي تلفن همراهم سؤال كرد و مشخصات آن را پرسيد. مجبور شدم به حرف‌هايش جواب دهم. البته همان موقع متوجه شدم كه نبايد سوار اين خودرو مي‌شدم با اين وجود گوشي‌ام را داخل كيفم گذاشتم و به سؤال‌هاي راننده جواب دادم. وقتي به مقصد رسيدم پياده شدم. بعد از طي مسافتي وقتي خواستم تلفن همراهم را از داخل كيفم بردارم متوجه شدم كه از گوشي خبري نيست. احتمال دادم كه داخل سواري 206 افتاده باشد. با شماره راننده تماس گرفتم. او با خنده و تمسخر به تماسم جواب داد و بعد گوشي را قطع كرد.
بعد از مطرح شدن شكايت، كارآگاهان پايگاه دوم پليس آگاهي كه مأمور رسيدگي به پرونده شده بودند، متوجه شدند كه هادي از مجرمان سابقه‌دار محله نظام آباد است كه خانواده‌اش به علت سوابقش او را از خانه طرد كرده‌اند. كارآگاهان پنجم ارديبهشت ماه متهم را سوار بر سواري 206 مشكي بازداشت كردند.
در بررسي‌هاي بعدي مشخص شد كه چند شكايت ديگر هم عليه هادي مطرح شده است. يكي از شاكيان گفت ششم دي ماه سال گذشته بود كه مقابل ايستگاه متروي دانشگاه علم و صنعت سوار خودروي هادي شدم. راننده خودش را تيام معرفي كرد و پيشنهاد دوستي داد. او با چرب زباني فريبم داد به طوري كه به او اعتماد كردم. بعد هم كنار داروخانه‌اي توقف كرد و خواست برايش يك قرص آرامبخش بگيرم كه قبول كردم. بعد از خريد قرص وقتي كنار خيابان رسيدم، ديدم كه او گريخته و كيف دستي‌ام را كه 600 هزار تومان پول نقد، گوشي تلفن همراه و اوراق هويتي‌ام داخلش بود هم سرقت كرده است.
يكي ديگر از شاكيان گفت: وقتي سوار خودروي هادي شدم به من ابراز علاقه كرد و پيشنهاد ازدواج داد. من هم فريب حرف‌هايش را خوردم و به او اعتماد كردم، اما هادي كيف‌دستي‌ام را همراه 500 هزار تومان پول نقد، گوشي‌تلفن همراه و مقداري وسايل ديگر سرقت كرد.
هادي وقتي مقابل شاكيان قرار گرفت به اتهام‌هايش اقرار كرد.
سرهنگ كارآگاه سعدالله گزافي، رئيس پايگاه دوم پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: «دستور انتشار بدون پوشش تصوير متهم از سوي قاضي صادر شده است، بنابراين از تمامي شاكيان و مالباختگانی كه موفق به شناسايي تصوير متهم شدند، دعوت مي‌شود تا جهت پيگيري شكايات خود به نشاني پايگاه دوم پليس آگاهي تهران بزرگ در منطقه جنت آباد – خيابان شاهين شمالي مراجعه كنند.»
