فرستنده خبر خانم دیانا تبریزی جمعه 08 ژانویه 2016
برای نخستین بار یکی از نمایندگان سپاهی ولی فقیه، پرسشی هوشمندانه طرح کرده که شاید ناخواسته، شالوده جمهوری اسلامی ایران را رو به تزلزل پیش بینی می کند. از آن بیش احتمال دوام این نظام سیاسی را که در شرایط کنونی، بسیاری دوست دارند، از ترس یا از روی حسن نیت، آن را ماندگار و پایدار تعریف کنند، منتفی می داند.
محمد حسین سپهر،معاون هماهنگی نماینده ولی فقیه در سپاه، به طرح پرسشی تاریخی اقدام کرده و گفته است:
“چرا و چه عواملی باعث می شود تا زنی که در خارج های و هوی می کرد، الان بزک کرده در ایران حاضر شده و چهار برابر یک رزمنده دفاع مقدس رای بیاورد؟”
“چرا برخی از اساتید حوزه داریم که می گویند امام اشتباه نمود انقلاب کرد و باید تا غیبت، حکومت تشکیل نمی شد.” (به نقل از دگربان- گویا نیوز)
تردید نیست که پاسخ به این پرسش، در هزارتوی زیر مجموعه های ولایت فقیه و به خصوص در آرشیو محرمانه های سپاه محفوظ است. در یک جمله پاسخ این است که ایرانیان به خصوص زنان ناراضی، شالوده را ریز ریز سست کرده اند و برخی یا اکثر اساتید حوزه متقاعد شده اند که “امام اشتباه نمود انقلاب کرد.”
در کلام محمد حسین سپهر سوز و گداز خاصی است که نشان از صداقت وی دارد. آن چه را عموم نمایندگان ولی فقیه در سپاه سالهاست از آن با خبرند، به زبان جاری می کند، هرچند در محدوده هایی که گزیری از آن نداشته است.
سپهر درست می گوید. اگر شورای نگهبان از مقام رهبری چندی مرخصی با حقوق و مزایا بگیرد و برای استراحت برود به سواحل نیس، احتمال برنده شدن دوستداران ولی فقیه از هر دسته و گروه به صفر می رسد . حال که شورای نگهبان قدر قدرت ایستاده، مو را از ماست می کشد تا ولی فقیه و زیر مجموعه اش، آسوده بخوابند، یک زن تحصیلکرده در امریکا، زیبا و خوش ژست و بزک کرده، می تواند چهار برابر رزمندگان و روحانیون رای بیاورد، وای به حال روزگاری که اعضای محترم شورای نگهبان بروند به مرخصی و چندی استراحت کنند.
این معنای همان “واویلائی” است که اخیرا بر زبان یکی از دلواپسان آمد و همه دنبال منظور گوینده از بیان آن می گشتند.
سپهر به قالب خشک کلمه “واویلا” روح بخشیده و مشخص کرده که درون هسته های قدرت در نظام جمهوری اسلامی، دور از چشم و گوش اغیار چه واویلائی برپاست. ترس از “زن” همان که درون ذهن، ضعیفه اش می انگارند، ترس از دشمن است. اما نه دشمن صهیونیستی، نه دشمن امپریالیستی که موهوم است، بلکه دشمنی با هویت مدرن زنانه که قدرت مردانه شان را تهدید می کند. تهدید از جنس شعار نیست. این بار دشمن فرضی نیست. اتفاقا این یکی دشمن کاملا عینی است. چهره به چهره، راست راست توی چشم آنها نگاه می کند و ولایت شان را که به اندازه حجاب اجباری، باسمه ای است، به چالش می کشد. کجا؟ همه جا. از آن جمله در انتخابات بسته و کنترل شده و غیر دموکراتیک مجلس.
بیش از 37 سال است که خواسته اند این دشمن ولایت مردانه را از سر راه بردارند. الحق بخش هنگفتی از درآمد ملی و نیروی انسانی را هزینه کرده اند. نتیجه وارونه بوده است. دشمن فربه شده. دشمنی که در زمان شاه تا این درجه توانمند نبود، تا این درجه از خطرات اپوزیسیون دینی خبر نداشت، اینک از زیر و بم آن آگاه است. در اندرونی آقایان ولائی، دشمنی زن مدرن ایرانی علنی شده است. اندرونی، بیرونی را موریانه وار خورده است. مردان بیرونی با سرکوب زنان کشور، با سیلی صورت خود را سرخ می کنند.
حوزه های دینی، سالهاست به اشتباه خمینی، از نگاه دینی خود پی برده اند. مدتهاست زیر سلطه انواع ابزار کنترل که در دست خامنه ای است، سکوت درون حوزوی را نسبت به سیاستگذاری های خرد و کلان، شکسته اند. در این حوزه ها جیره خوار ساکت فراوان داریم، اما سخنگوی خون به دل هم بسیار.
نمی گذارند بحث های درون حوزوی به بیرون درز کند. اما درز کرده است. معاون فرهنگی ولی فقیه در سپاه، خبر را نشت داده و بزودی اخبار دیگری وارد عرصه عمومی می شود و نشان می دهد عصبانیت خامنه ای از آن نیست که امریکا بد عهد و پیمان است یا روحانی و ظریف با دشمن هم پیمان شده اند. بلکه از آن است که می داند در حریم و حرم خودش که یکی حوزه های دینی است و دیگری بدنه سپاه پاسداران است، از وفاداری بی چون و چرا دیگر خبری نیست.
پرسش تاریخی طرح شده، پاسخی دارد که درون پرسش نهفته است:
این نظام سیاسی کارآمد نیست.
مردم، دوست ندارند ذوب شده ها در ولایت فقیه را وارد نهادهای انتخابی کنند.
حتا در انتخابات غیر دموکراتیک ، زنان بزک کرده از مردان ولائی و عمامه دار می برند.
در حوزه های دینی، اصل انقلاب و شخص خمینی رفته است زیر سوال.
مصلحت می دانند، این همه را که از روز 22 بهمن 1357 ریشه بسته، بیندازند به گردن دوستان دیرینه ای از جنس حسن روحانی و جواد ظریف.
خوب می دانند خانه شان بر آب است، اما به جای آن که خانه را به ساحل برسانند، دریا را طوفانی می کنند.
ناگهان خواب نما شده اند که اگر “مینو خالقی” وارد مجلس دهم نشود، کشتی به گل نشسته تکانی می خورد. مینو خالقی از برکت این اوهام سیاسی، تبدیل به یک شخصیت شده است. با انتشار چند عکس عادی از یک زن تحصیلکرده، خواستند آراء او را باطل کنند، حال آن که کلی بر منزلت این زن جوان و شایسته افزودند. مجلس دهم رفته است در حاشیه خبرهای مربوط به این زن.
استخوان این نظام را فساد و شبکه های مافیائی قدرت سیاسی و اقتصادی و امنیتی، پوک کرده.
صد تا برجام هم نمی تواند این چنین نظامی را نجات بدهد.
بود و نبود حسن روحانی در شرایطی که او را انداخته اند به رویاروئی کلامی با ولی فقیه، تفاوتی نمی کند. دستش را بسته اند.
این رویاروئی به سمت و سوی سراشیبی خطرناکی پیش می رود.
مردی که حسن روحانی و تیم او را خرج کرد تا برجام را سامان بدهند و کلیات و جزئیات را با رایزنی با مهره های مهم زیر مجموعه اش، تایید کرد، زده است زیر هر آن چه به آن دستور داده بود.
اگر نیروی مدرن زنانه را که گفتمان سیاسی روز به آن اختصاص یافته علاوه کنیم به منازعه خامنه ای و روحانی و به فاش گوئی یک مهره ولایت فقیه در سپاه و نیز نیروهای منتقد و به جان آمده در حوزه های دینی را بر آن بیافزائیم، حاصل جمع یک تلاطم مهیب سیاسی است که نتیجه ای خواهد بود بر رهبری خامنه ای و نظام بی در و پیکر ولایت فقیه. نظامی که نمی تواند در عرصه داخلی و بین المللی، آن گونه که مقتضی است بازی کند.
شاید نه تنها از نگاه دینی و حوزوی، بلکه از نگاه کاوشگری ملی هم باید گفت:
امام اشتباه نمود انقلاب کرد!