سکوت در برابر بی‌عدالتی یا پذیرش آن، دیکتاتوری را قوی‌تر می‌کند!

ارسال کننده:خانم لیدا اشجعی 6-12-94


madaran-pl-s.jpg
در شرایطی به سر می‌بریم که نقض حقوق بشر در ایران بیداد می‌کند و هر صدای مخالفی به شدت خاموش می‌شود و هر روز شاهد حکم‌های سنگین‌تری برای آزادی‌خواهان هستیم. در شرایطی که آزادی بیان و اندیشه حکم کیمیا دارد و هیچ تشکلی امکان ابراز وجود آزادانه ندارد. در شرایطی که حتی اعتراض‌های صنفی سرکوب می‌شود و حق اعتراض و اعتصاب و تشکل به رسمیت شناخته نمی‌شود … و این شرایط مربوط به امروز و دیروز نیست.

سی و هفت سال است که حکومت با وعده‌های دروغ، از آرای ما بهره می‌برد تا با خیال راحت‌تر به بی‌عدالتی‌هایش بپردازد و از این راهگذر هر روز دایره را به ما تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌کند و مردم نیز از سر ناچاری و برای این که شرایط بدتر از آن چه هست نشود، به این خفت و خواری تن می‌دهند. ما نیز با سکوت در برابر بی‌عدالتی یا با پذیرش آن، دیکتاتوری را قوی‌تر می‌کنیم و به تداوم بی‌عدالتی دامن می‌زنیم. پذیرش ما چه آگاهانه یا ناآگاهانه به ادامه این روند ناعادلانه کمک خواهد کرد و طبیعی است که هیچ مقام مسئولی پاسخ‌گوی اعمال ضد انسانی خود نباشد و حتی دادخواهان را مجرم قلمداد کند و توانایی‌اش در ستم‌گری را به رخ ما بکشد.

حکومتی که بهترین جوان‌های ما را از همان روزها و سال‌های اول حکومت‌اش تا به امروز کُشت و به زندان انداخت و خانواده‌ها را از هستی ساقط کرد و این روند تا به امروز هم چنان ادامه دارد، حکومتی که اقتصاد را به بن بست کشاند و بیکاری و بی‌خانمانی را به ما ارزانی داشت و دارد، حکومتی که هیچ احترامی برای آزادی و عقاید مردم نداشت و ندارد و به آسانی همه حتی خودی‌ها را هر روز از صحنه رقابت خارج می‌کند و هزاران بیداد دیگر که در گوشه و کنار کشورمان در جریان است و با ایجاد ترس و وحشت یا با فریب و نیرنگ، همه ی ما را به سکوت واداشته یا به نابودی کشانده است تا بتواند با خیالی آسوده پایه‌های قدرت‌اش را محکم نگاه دارد و به این روند بی‌عدالتی ادامه دهد.

ما نیروهای دادخواه چه باید بکنیم؟
ما باید به نیروی مستقل و مردمی خود ایمان بیاوریم و اجازه ندهیم خواست‌ها و عقاید ما را نادیده بگیرند، ما باید تلاش کنیم قوی‌تر شویم و خودمان نیز به عقاید خود احترام بگذاریم و بخواهیم که ما را به رسمیت بشناسند، ما باید بر عهد خود برای دادخواهی و همراهی با دادخواهان ایستادگی کنیم و این بی‌عدالتی‌ها را افشا کنیم. ما باید سطح دانش خودمان را ارتقا دهیم تا به راحتی نتوانند ما را به این سو و آن سو بکشانند و فریب‌مان دهند. ما باید پیگیرانه خواسته‌های دادخواهانه‌مان را دنبال کنیم تا شاید بتوانیم نقض حقوق بشر را کاهش دهیم و سهمی هرچند اندک در پیشبرد دادخواهی داشته باشیم. خیلی هم مهم نیست که چند نفر باشیم، مهم این است که گفتار و کردار ما درست و حقیقی و محکم باشد و به بیراهه کشیده نشویم، بالاخره زمان و نیازهای جامعه مسیر درست را به دیگران نیز نشان خواهد داد.

ما، مادران پارک لاله، خواهان آزادی بیان و اندیشه هستیم و به حکم‌های ناعادلانه به شدت اعتراض داریم. حکم‌های زیر، نمونه‌هایی از خروار است که به تازگی محکوم شده یا بلاتکلیف‌اند.

– 18 نفر از خانواده‌ها و افرادی که برای دادخواهی و اعتراض به کشتن و ربودن و زندانی کردن آزادی‌خواهان گردهم می‌آمدند و بدون این که پاسخی بگیرند، به سه ماه زندان و 75 ضربه شلاق محکوم شدند. یکی از این افراد‌ هاشم زینالی است که در اعتراض به وضعیت نامعلوم پسرش سعید معترض بود و دیگری سیمین عیوض زاده که به زندانی کردن پسرش امید علی‌شناس اعتراض داشت. 16 نفر دیگر مدافعان محمدعلی طاهری بودند که به حکم معلم خود اعتراض داشتند.
– محمود صالحی، فعال کارگری، 9 سال زندان؛
– داود رضوی، فعال کارگری، 5 سال زندان؛
– جعفر عظیم زاده، فعال کارگری، 6 سال زندان؛
– عثمان اسماعیلی، فعال کارگری، 1 سال زندان؛
– امیر امیرقلی، فعال دانشجویی سابق، 21 سال زندان؛
– آرش صادقی، فعال دانشجویی سابق، 19 سال زندان؛
– گلرخ ابراهیمی ایرایی، فعال مدنی، 6 سال زندان؛
– بهنام موسیوند، فعال مدنی، 1 سال زندان و دو سال تعلیقی؛
– نوید کامران، فعال مدنی، 1 سال زندان؛
– اسماعیل عبدی، معلم، 6 سال زندان؛
– کیوان کریمی، کارگردان و مستندساز، 1 سال تعزیری و 5 سال تعلیقی؛
– حسین رفیعی، فعال ملی مذهبی، 6 سال زندان؛
– محمد حیدری فرزند جبار، دانشجو و فعال عرب اهوازی، 1 سال زندان؛
– رضا حیدری فرزند خلف، فعال عرب اهوازی، 1 سال زندان؛
– عادل حیدری فرزند جمعه، فعال عرب اهوازی، 1 سال زندان؛
– ابراهیم مددی، رسول بداقی، محمود بهشتی لنگرودی، علیرضا قربانی بلاتکلیف؛
و افراد دیگری که ممکن است از قلم افتاده یا گمنام باشند.

ما خواهان آزادی زندانیان سیاسی هستیم و به زندانی کردن آزادی‌خواهان و تحت فشار گذاشتن آن‌ها برای نوشتن توبه نامه و درخواست عفو که به معنای پذیرش جرم است، به شدت اعتراض داریم. ما به وضعیت بد زندان‌ها، به عدم رسیدگی پزشکی و ناروشن بودن وضعیت سپری کردن حکم که باعث اعتصاب غذای زندانیان می‌شود، اعتراض داریم.
ما خواهان لغو مجازات اعدام هستیم و به اعدام و سنگسار به شدت اعتراض داریم.
ما خواهان محاکمه و مجازات آمران و عاملان جنایت‌های سی و هفت سال گذشته در دادگاهی عادلانه و علنی هستیم و برای رسیدن به چنین شرایطی پیگیرانه تلاش می‌کنیم.

مادران پارک لاله ایران
ششم اسفند 1394