ارسال کننده خبر: خانم دیانا تبریزی 8 بهمن
در حالیکه سفارتخانه جمهوری اسلامی در پاریس عدهای از ایرانیان مقیم فرانسه را یه افتخار حضور رئیس جمهوری اسلامی به هتل کنتینتال پاریس دعوت کرده و در همان حال، پنجشنبه ۲۸ ژانویه حسن روحانی برای امضای قراردادهای تجاری از جمله خرید ۱۱۴ فروند هواپیمای ایرباس برای صرف چای و شیرینی و دیدار با فرانسوا اولاند، همتای فرانسویاش به کاخ الیزه دعوت شده، گروهی از فمنها در پلی نزدیک برج ایفل در اعتراض به اعدامها در ایران و نقض حقوق بشر در یک حرکت نمایشی مراسم اعدام برپا کردند: سارا کنستانتین، یکی از زنان فمینیست خود را به حالت نمایشی به دارآویخت. پیام او برای حسن روحانی این بود: «خوش آمدی، روحانی، جلاد آزادی!»
روزنامه لوموند در یک گزارش تصویری که از این حرکت اعتراضی منتشر کرده است، نوشته که هدف فمنهای معترض این بوده که حسن روحانی با دیدن صحنه اعدام، در پاریس احساس غربت نکند.
برخلاف تظاهرات مشابهی که فمنها پیش از این در نقاط مختلف جهان از جمله در تونس برگزار کردند، این بار آنها نسبتاً «باحجاب» بودند.
سارا کنستانتین، فمنی که خود را به حالت نمادین در پاریس به دار آویخت با پرچم ایران بالاتنهاش را پوشانده بود و به این ترتیب به یک عروسک شباهت پیدا کرده بود که اکنون، از بالای پل «بیرحکیم» بر فراز رودخانه سن به دار آویخته شده است.
حرکت اعتراضی فمنها در پرتو سفر حسن روحانی به ایتالیا معنای متفاوتی پیدا میکند. در دیدار روحانی از قصر کاپیتول، مسئولان برخی از مجسمههای برهنه از جمله مجسمه ونوس کاپیتولینی را پوشانده بودند. رییس جمهوری اسلامی هنگام عزیمت به پاریس اعلام کرده بود که رم به دلخواه خود مجسمههای برهنهاش را پوشانده و این موضوع به او ربطی ندارد. هنگامی که روحانی به پاریس وارد شد، دامنه اعتراضات به این اقدام غیر ضروری و مبالغهآمیز بالا گرفت تا آن حد که داریو فرانسچینی، وزیر فرهنگ ایتالیا هم از این اقدام خود را مبرا دانست و گفت: «نه نخستوزیر و نه من از این تصمیم که مجسمهها باید پوشانده شوند اطلاعی نداشتیم.»
برهنگی در غرب، پوشیدگی در شرق
صرفنظر از اینکه به راستی چه کسی مسئول پوشاندن مجسمههای برهنه رم است، این پرسش پیش میآید که چه کسانی از برهنگی وحشت دارند؟ آیا برهنگی در غرب و پوشیدگی در شرق به یک چالش جهانی تبدیل شده است؟
فراموش نکنیم که در کنفرانس برلین که از ۱۹تا ۲۱ فروردین ۱۳۷۹ به ابتکار حزب سبزها و به دعوت بنیاد هاینریش بل در آلمان برگزار شد، لخت شدن یک مرد، رقصیدن یک زن و شعارهای تند بر ضد جمهوری اسلامی باعث شد یکی از بحرانهای عمیق سیاسی در تاریخ ایران پیش بیاید.
از سالهای دهه ۱۹۶۰ تا همین امروز، مخالفان نظامیگری و سرکوب سیاسی از برهنگی و عریانی به عنوان یک سلاح رسانهای استفاده کردهاند.
در نوامبر ۲۰۱۱ یکصد فعال مدنی در اعتراض به سانسور در چین و بازداشت غیر قانونی آی ویوی، برهنه شدند و عکسهاشان را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند. هنگامی که امینه تایلر، یک دختر تونسی عکس برهنهاش را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد، بازداشت شد. سپس در خرداد ۹۲ سه فمن اروپایی در اعتراض بازداشت او در خیابانهای تونس برهنه شدند. در همان سال یک فعال جنبش فمن در فرودگاه صبیحه گوکچن استانبول دست به اعتراض نیمهبرهنه علیه سرکوب تظاهرات ضددولتی در ترکیه زد. در جمهوری اوکراین، در فرانسه و آلمان و در بسیاری از دیگر نقاط جهان هم فمنها همواره خبرساز بودند. تنها سلاح آنان: برهنگی بدن زن.
در سال ۱۳۸۷، سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر وقت ایتالیا در یک نشست خبری که در کاخ کیجی برگزار شد، دستور داده بود که سینههای زن عریان نقاشی «حقیقت عریان شده در زمان» اثر جامباتیستا تیه پولو را با پارچه سفید بپوشانند.
پوست در برابر سلاح، بدن در برابر دولت
آیا میتوانیم بگوییم که وحشت از برهنگی ربط چندانی به مذهب ندارد بلکه اراده معطوف به پوشیدگی از ویژگیهای همه حکومتهای سرکوبگر و دولتهاییست که به هر دلیل خواهان محدودیت آزادی شهروندان هستند؟
پس از آنکه فعالان مدنی در اعتراض به سانسور در چین لخت شدند و عکسهای برهنهشان را منتشر کردند، پکن در واکنش به این حرکت اعتراضی کنشگران را مشتی فاحشه خوانده بود که در پی گسترش فحشا در جامعه هستند.
پوست در برابر سلاح. بدن در برابر دولت. این یکی از چالشها و روشهای مبارزات شهروندی در دوران ماست. در این میان ظاهراً سارا کنستانتین، فمینیست معترض به سفر روحانی به پاریس ترجیح داده بود، پوشیدهتر باشد. یک فمن محجبه، با پرچم ایران و جوراب شلواری.