آن روز هوای تهران چیزی در خود داشت؛ سنگینتر از همیشه. حوالی ساعت ۵ بعدازظهر بود که طوفانی عجیب، شهر را در برگرفت. چشم بههمزدنی، همهجا تاریک شد و بههم پیچید. ترس و دلهره همه را فراگرفته بود. طوفان که گذشت، چهره تهران تغییر کرده بود. پس از طوفان، مهناز از خانه بیرون زده بود، اینبار بدون دوربینش. حس میکرد امروز چقدر درون و بیروناش بههم شبیه است. گویا دلآشوبیاش شهر را درهم پیچانده بود. صبح همانروزِ تهرانِ طوفانی، او به زندان فراخوانده شده بود.
روزهای آفتابی
مهناز محمدی، سینماگر، مستندساز، بازیگر و مدافع حقوق زنان متولد یازدهم دیماه سال ۱۳۵۳ در تهران است. او از همان دوران نوجوانی، فعالیتهای اجتماعیاش را با کار در مجله «سروش نوجوان» آغاز کرد. تجربه کار در مجله در کنار قیصر امینپور، فریدون عموزاده خلیلی و بیوک ملکی در نوجوانی بیشترین اثر را بر ذهن او داشت. توانایی او در قصهگویی و نوشتن بود که باعث شد جذب گروه کودک و نوجوان رادیوی سراسری ایران بهعنوان نویسنده شود. با قبولی در دانشگاه و در رشته روانشناسی، در سن ۲۰ سالگی وارد کار سینما شد. کارش را با دستیاری کارگردانی و برنامهریزی آغاز کرد و کمکم به جرگه مستندسازان و فیلمسازان پیوست.
فیلم مستند «زنان بدون سایه»[۱] (۱۳۸۲) را بسیاری بهترین کار مهناز محمدی میدانند. اين فيلم مستند درباره زنانی است که از خیابان جمعآوری شدهاند و در یک آسايشگاه بیپناهان زندگی میکنند: آسايشگاه قدس. زنان بدون سایه فيلمی درباره جایگاه مهربانی در حیات آدمی است. فیلم به روایت زنان ساکن در آسایشگاه روانی پیش میرود و روایتی دقیق و دلنشین دارد. قصه فیلم درگیریهای ذهنی بیماران زن آسایشگاه در مواجهه با تنها مردی است که به آسایشگاه رفت و آمد دارد؛ قصهای که توامان هم عاطفههای انسانی و هم تنهایی را روایت میکند.
فیلم دیگر مهناز محمدی «کوچنامه» (۱۳۸۵) است. کوچنامه قصه آدمهای قطاری است به مقصد ترکیه که ۸۰ درصد مسافراناش بلیط یکطرفه دارند و کشور خود را به قصد مهاجرت ترک میکنند. این فیلم توانست در جشنواره فیلم پروین اعتصامی در ایران، برنده جایزه ویژه هیات داوران شود. اما چندی بعد یکی از اتهامات کارگردانش شد. قاضی مقیسه در دادگاه کوچنامه را سیاهنمایی نامید.
«بچههای خاک» (۱۳۸۶) دیگر فیلم مهناز محمدی در دوره کاریاش پیش از زندان است. این فیلم درباره بچههای بدون شناسنامه در ایران است. فیلمساز به جای فرستادن فیلماش به جشنوارههای سینمایی، آن را به مجلس شورای اسلامی فرستاد تا آنها در قانونگذاریهایشان وضعیت این بچههای بدون هویت را مدنظر قرار دهند.
به جز مستندسازی، مهناز محمدی فعالیتهای سینمایی و تلویزیونی دیگری هم داشته که از جمله مهمترین آنها دستیار اول «کاظم معصومی» کارگردان فیلم «آوازخوان»[۲] است. همچنین او در فیلم «ازدواج موقت» که سال گذشته در جشنواره فیلم کن به کارگردانی «رضا سرکانیان»[۳] حضور داشت، نقش اول را بازی کرد؛ [۴] جشنوارهای که او نتوانست در آن حضور یابد. محمدی درکارنامه خود فیلمبرداری فیلمهای «یوما» به کارگردانی« آزاده آریامنش» و «دختران نینجا» به کارگردانی «مرجان ریاحی» را نیز دارد. مهناز محمدی هشت سال هم به عنوان دستیار کارگردان و مدیرتولید با رخشان بنیاعتماد کار کرده است. او در فیلم «ما نیمی از جمعیت ایران هستیم» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد، دستیارکارگردان بود؛ فیلمی که به موضوع زنان و مسائلشان از نگاه کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ میپرداخت.[۵] همچنین در فیلم «حیاط خلوت خانه خورشید» مدیر تولید و دستیار بنیاعتماد، در فیلم «فردا میبینمت الینا» فیلمبردار، و در فیلم اخیر بنیاعتماد یعنی«قصهها» مستندساز پشت صحنه بوده است.
در دهه هشتاد محمدی همکاری خود را با دفتر بیبیسی جهانی در تهران و« فرانسيس هريسون»، خبرنگار بیبیسی در تهران آغازکرد که در نهايت با لغو مجوز کاریاش توسط حراست وزارت ارشاد به پايان رسيد. او در سال ۱۳۸۳ اولین مستند درباره ترنس جندرهای ایرانی را با نام «تغییر جنسیت ایرانی» (Iranian Sex Change) برای بیبیسی انگلیسی ساخت. مدتی هم با شبکه الجزیره انگلیسی به عنوان مستندساز و با شبکه پیبیاس (PBS) به عنوان محقق کار کرد؛ فعالیتهایی که در نهایت به تشکیل پروندهای برای او در وزارت اطلاعات و حفاظت اطلاعات سپاه انجامید.
مهناز محمدی به سبب فعالیتهای حرفهایاش که تحت مجوز وزارت ارشاد بود، در پروندهای به اتهام تبليغ عليه نظام و اجتماع و تبانی به پنج سال زندان محکوم شد، و همچنین در پرونده دیگری به دو سال زندان و سه هزار دلار جريمه محکوم شد که هنوز حکم آن اولیه است و او درخواست تجديد نظر برای این حکم داده است.
روزهای طوفانی
داستان محدودیتهای مهناز محمدی به سالهای پیش باز میگردد. زمستان سال ۱۳۸۵ فصل تازهای در زندگی او شروع شد. ۱۳اسفند او به همراه ۳۲ تن دیگر از فعالان جنبش زنان در مقابل دادگاه انقلاب دستگیر شد و به مدت چهار روز در بند ۲۰۹ (بازداشتگاه اطلاعات) زندان اوین بازداشت بود. اين تجمع همزمان با حضور پنج تن از فعالان حقوق زنان در دادگاه انقلاب بر پا شده بود. آن پنج نفر به اتهام دعوت به تجمع زنان که در خرداد ماه همان سال در ميدان هفت تير برگزار شده بود، به شرکت در جلسه دادرسی فراخوانده شده بودند.[۶]
مهناز محمدی، بار دوم در جریان وقایع بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ در روز هشتم مرداد همان سال به همراه جعفر پناهی، رخساره قائممقامی و جمعی دیگر از مستندسازان در گورستان بهشت زهرای تهران بازداشت شد. این افراد به همراه گروهی از فیلمسازان و مستندسازان برای گذاشتن گل بر مزار کشتهشدگان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری به بهشت زهرا رفته بودند. پس از ۲۴ ساعت او به همراه بقیه بازداشتشدگان آزاد شد.[۷]
در پنجم تیرماه سال ۱۳۹۰ مهناز برای سومینبار و اینبار توسط نیروهای سپاه در خانهاش بازداشت شد. او پس از یک ماه بازداشت به دلیل وخیم شدن بیماری ناشناختهای شبیه به «اماس» که به آن دچار است، در پنجم مرداد با قید وثیقه از زندان آزاد شد. بعد از آزادی از زندان بازجوییهایش ادامه داشت. محل بازجوییها دادگاه انقلاب بود؛ جایی که قرار بود دربارهاش قضاوت شود. بازجوها همانهایی بودند که در بند دوـالف زندان اوین او را بازجویی میکردند. بازجوییها تا هفتم مهرماه سال ۱۳۹۱ ادامه داشت و در آن تاریخ، زمان دادگاه مشخص شد. در دادگاه اتهام اجتماع، تبانی و تبلیغ علیه نظام به او تفهیم شد و در ۲۳ آبانماه، قاضی مقیسه از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، مهناز محمدی را به پنج سال حبس تعزیری محکوم کرد. درخواست تجدید نظر مهناز و وکیلش در شعبه ۵۴ دادگاه انقلاب رد و حکم او تایید شد. دوازدهم خرداد سال ۱۳۹۳ محمدی به زندان فراخوانده شد اما به سبب بیماریاش، شانزدهم خرداد خود را به زندان معرفی کرد.[۸]
یکی از عجیبترین موارد اتهامی مهناز محمدی این بود که فیلم مستند کوچنامه در بیبیسی فارسی پخش شده است. این در حالی است که تا به حال فیلمی از او در بیبیسی فارسی پخش نشده است. وکیل مهناز درباره این اتهام می گوید: «استناد قاضی به تهیه فیلم کوچنامه توسط موکلم و فروش آن به بیبیسی فارسی در ازای مبلغ مشخص بوده است که از اساس صحت ندارد و هیچ سندی در خصوص ارائه یا فروش فیلم موکلم به تلویزیون بیبیسی وجود ندارد. و اصولا این فیلم هیچ وقت پخش نشده است. اما متاسفانه علیرغم دفاعیات انجام شده، این مورد در رأی منظور شده و از این بابت هم موکل من محکوم شده است.»
از دیگر موارد اتهامی او که حکم پنج سال زندان را برایش رقم زده است، مجموعه مستند چند قسمتی او به نام «زنان ما» (۲۰۰۷) برای شبکه الجزیره است. او در آن مستندها با نشان دادن زندگی زنان ایرانی در بخشهای مختلف، سعی کرده بود نشان دهد که زنان توانستهاند جایگاه قابل قبولی در کشور با تلاش خود پیدا کنند. جالب اینجاست که ارائه تصویری مثبت و قابل قبول از وضعیت زنان در ایران از نظر حکومت به عنوان موارد اتهامی لحاظ شده است. یکی دیگر از جرائم مهناز محمدی، موافقت او با «کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان»[۹] است. او به سبب امضای این کنوانسیون مجرم شناخته شد؛ کنوانسیونی[۱۰] که با تبعیض و ستم علیه زنان مخالفت میکند. این که چگونه میشود امضای این بیانیه و مخالفت با تبعیض جرم باشد، سوالی است که مهناز را در دادگاه به خنده انداخت. او ساعاتی پیش از عزیمت به زندان، به «روزآنلاین» گفت که همکاری در ساخت فیلم مستند «ما نیمی از جمعیت ایران هستیم» به کارگردانی بنیاعتماد و همچنین حضور در تجمعات بعد از انتخابات جنجال برانگیز سال ۸۸ و نیز شرکت در مراسم ختم جانباختگان این تجمعات از دیگر موارد اتهامی او بوده که مصداق اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام قرار گرفته است.[۱۱]
«مریم کیانارثی»، وکیل مهناز محمدی معتقد است که موکلش[۱۲] تنها به استناد گزارش بیاساس سازمان اطلاعات سپاه به پنج سال حبس محکوم شدهاست. او اتهامات مطرح شده علیه مهناز محمدی را که منجر به صدور رأی محکومیت شده حول دو موضوع «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی به نفع معاندین و اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» عنوان میکند. به گفته او، قاضی مقیسه در صدور رأی صراحتا به «بررسیهای انجام شده و گزارش اطلاعات سپاه، مبنی بر حضور ایشان در تجمعات غیرقانونی فتنه ۸۸، حضور در منزل سهراب اعرابی در روز عاشورا، و عکسبرداری غیر قانونی از اغتشاشات» اشاره کرده است.
مهناز محمدی، مستندساز و فعال جنبش زنان، شانزدهم خرداد سال ۱۳۹۳به زندان رفت. در کیف زندانش برای روزهای حبس چند کتاب گذاشت: سیر حکمت در اروپا، آشنایی با فلسفه غرب، زنان در تکاپو، جنسیت در آرای اخلاقی نوشته دوستاش فاطمه صادقی و نیز مدیریت خشم.[۱۳] او حاضر نشد از افکار و باورهایش حتی در دادگاه و جلوی قاضی کوتاه بیاید و این حکم را به جان خرید.
بیانیه انجمن مستندسازان ایران
هیات مدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران در اطلاعیهای یک هفته پس از معرفی مهناز محمدی به زندان گفت که پیگیر وضعیت همکارشان هستند. در متن اطلاعیه آنها آمده بود:« به اطلاع اعضای انجمن مستندسازان میرسانیم از نخستین روز بازداشت همکار ارجمندمان خانم مهناز محمدی پیگیر وضعیت ایشان بودهایم و دیدارها و رایزنیهای متعددی با مسئولان خانه سینما، سازمان سینمایی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، وکیل خانم محمدی و دوستانی که امکان برقراری ارتباط با برخی مسئولان و مراکز مربوطه را داشتند، انجام دادهایم. با ابراز تأسف از ماجرای پیش آمده همچنان به تلاش خود ادامه میدهیم و امیدواریم بتوانیم در حل مشکل پیش آمده برای عضومان موثر باشیم.»[۱۴]
بیانیه هشتصد سینماگر فرانسوی در نیمه خردادماه سال ۱۳۹۲
هشتصد سینماگر، از اعضای انجمن کارگردانان فرانسه از دولت فرانسه خواستند که برای آزادی مهناز محمدی بکوشد. آنها محکومیت مهناز محمدی به تحمل حبس در زندان اوین را «یک بیعدالتی بزرگ» خواندند. کریستف روگیا، پاسکال فران و کاتل کیلهوره از اعضای هیأت مدیره انجمن کارگردانان فرانسه بیانیه دفاع از مهناز محمدی را تهیه کردهاند. [۱۵]
در این بیانیه آمده است که مهناز محمدی به دلایل سیاسی و به خاطر عقاید آزادیخواهانهاش به زندان محکوم شده است. امضاکنندگان این بیانیه نوشتهاند که مهناز محمدی در روزی که بازداشت شد و نتوانست به جشنواره کن بیاید خطاب به ما نوشت:«من زن هستم و فیلمسازم، دلایل کافی برای گناهکار بودنم در این سرزمین. این روزها مشغول ساخت مستند تازهای در مورد زنان سرزمینام هستم، زنانی که مبارزه برای هویتشان بخش جدانشدنی زندگی هرروزهشان است.» به گفته آنها «جرم واقعی مهناز محمدی، زن بودن و سینماگر بودن است.» امضاکنندگان بیانیه از وزارت فرهنگ فرانسه خواستند که برای آزادی مهناز و حمایت از او از هیچ کوششی فروگذار نکند. سینماگران نامآشنایی این بیانیه را امضا کردهاند؛ بزرگانی همچون برتراند تاورنیه، انیس ژائویی، گوستاو گاوراس و ژیل ژاکوب. انجمن سینماگران فرانسه و همچنین جشنواره فیلم کن هم از بیانیه انجمن کارگردانان فرانسه برای آزادی مهناز محمدی حمایت کردند. افزون بر این، جشنواره «اوپن سیتی داکس» که تا ۲۷ ژوئن سال ۲۰۱۴ در لندن ادامه داشت، میزگردی را به مهناز محمدی اختصاص داد.[۱۶]
بیانیه سازمانهای بینالمللی
در اول تیرماه ۱۳۹۳، سازمانهای «نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر»، «برنامه مشترک فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر» (FIDH) و سازمان جهانی «مبارزه با شکنجه» (OMCT) در بیانیه مشترکی خواستار مداخله فوری مقامهای دولت ایران در مساله «حبس خودسرانه و آزار قضائی» مهناز محمدی، مستندساز و از فعالان حقوق زنان شدند. در بخشی از این بیانیه که رونوشتی از آن برای آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، حسن روحانی، رئیس جمهوری، صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه و محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، محمد جواد لاریجانی، دبیر شورای عالی حقوق بشر و محمدرضا سجادی، سفیر دائمی ایران در دفتر اروپایی سازمان ملل و سفارت ایران در بروکسل فرستاده شد، این موارد خواسته شد: « تضمین سلامت جسمی و روانی مهناز محمدی و دیگر مدافعان حقوق بشر در ایران تحت هر شرایطی؛ اطمینان از این امر که مهناز محمدی از مراقبتهای پزشکی مناسب برخوردار باشد؛ آزادی فوری و بلاشرط این مستندساز؛ پایان دادن به هر نوع آزار علیه او و دیگر فعالان حقوق بشر؛ احترام به حق افراد برای فعالیت در زمینه حقوق بشر و نیز احترام به تمامی فعالیتهایی که با حقوق گنجانده شده در اعلامیه حقوق بشر مرتبط است؛ و تضمین محترم شمردن حقوق بشر و آزادیهای بنیادین انسانها باتوجه به استانداردهای بینالمللی که ایران نیز معاهدههای بینالمللی مربوط به آنها را امضا کرده است.»[۱۷]
و باز هم مساله زنان
مهناز محمدی بعد از تحمل دو ماه حبس از مرداد ماه امسال، به سبب بیماریاش به طور موقت و برای درمان از زندان بیرون آمده است. در سال۱۳۹۰ علاوه بر بیماریاش، در زیر فشارهای بازجویی، هر دو چشمش از ناحیه عصب دچار آسیب شد که براساس گفته پزشکان درمان آن غیر ممکن است. مهناز هم اکنون به فعالیتهای حرفهایاش ادامه میدهد و امیدوار است بتواند مجموعهای را که از سالها قبل آغاز کرده بود به سرانجام برساند.