نگاهی به انواع خشونت علیه زنان

اعلامیه محو خشونت علیه زنان ماده1

ارسال کننده مقاله :خانم پریسا حسین پور 13 آذر 

indexدر اين اعلاميه، عبارت “خشونت عليه زنان” به معني هر عمل خشونت آميز بر اساس جنس است که به آسیب يا رنجاندن جسمي، جنسي، يا رواني زنان منجر بشود، يا احتمال آن وجود داشته باشد، از جمله تهديدات يا اعمال مشابه، اجبار يا محروم کردن مستبدانه زنان از آزادي، که در منظر عموم يا در خلوت زندگي خصوصي انجام شود.

سازمان بهداشت جهانی در اولين مطالعه جهانی خود درباره خشونت عليه زنان نتيجه گرفته است كه در هر ۱۸ ثانيه يك زن مورد حمله يا بدرفتاری قرار می گيرد. حتی باردار بودن، زنان را از خشونت مردان مصون نمی دارد.

خشونت عليه زنان امری پنهان است زيرا بسياری از زنان در جوامع مختلف به دلايلی همچون مجازات سخت و عدم حمايت های قانونی از ابراز آن خودداری می كنند. خشونت عليه زنان مرز نمی شناسد، محدود به جوامع عقب مانده نيست. در همه جای دنيا زنان كم و بيش مورد انواع خشونت های جسمی، جنسی و كلامی واقع می شوند. ۳۰ تا ۳۵ درصد زنان آمريكايی مورد آزار جسمی شوهرانشان قرار می گيرند و ۱۵ تا ۲۵ درصد آنها به هنگام بارداری نيز مورد ضرب و شتم قرار می گيرند. همچنين از هر ۱۰ قربانی زن سه نفر توسط شوهر يا ساير مردان كشته شده است. در شيلی ۶۳ درصد زنان مورد آزار جسم قرار می گيرند. ۴۱ درصد زنان هند بر اثر آزار جسمی همسران خود دست به خودكشی می زنند. در بنگلادش بيش از ۵۰ درصد قتل ها ناشی از خشونت مردان است.

متأسفانه در مورد ايران هرگز آمار درست و مشخصی در مورد خشونتی كه در خانه بر زنان اعمال می شود منتشر نشده … از طرفی باورهای مردسالار به نوعی اين خشونت را طبيعت مرد می داند و سعی می كند آن را توجيه كند و به زنان می قبولاند كه زن با لباس سفيد به خانه بخت می رود و هر چه كه بر سرش آيد بايد با كفن سفيد از آن بيرون بيايد.

خشونت عليه زنان جا و مكان خاصی ندارد. در خانه يا خيابان يا محل كار زنان با انواع خشونت روبرو هستند. در خانه از سوی پدر، همسر و برادر خود مورد كتك و فحاشی قرار می گيرند.

در بسياری از كشورها مراكزی به نام خانه های امن وجود دارد كه زن خشونت ديده تا زمانی كه خطر تهديدش می كند به آنها پناهنده می شود ولی در ايران هنوز چنين خانه های امنی وجود ندارد كه بتوان به آن پناهنده شدو هنوزم حقوقشون به رسمیت شناخثه نشده متاسفانه . تأثيری كه خشونت بر روی زن می گذارد بيش از آنكه جسم را بخراشد روح را جريحه دار می كند و به او احساس موجودی بی اراده و مفعول و منفعل می دهد. متأسفانه در ايران مركزی برای ترميم جراحت های اين زنان وجود ندارد.

عوامل خشونت عليه زنان

عامل اصلی خشونت عليه زنان را می توان در تبعيضی يافت كه مانع از برابری زن با مرد در همه سطوح زندگی می شود. خشونت هم در تبعيض ريشه دارد و هم به آن دامن می زند.

از آنجايی كه بسياری از دختران و زنان حاضر نيستند خشونت خانگی را به پليس گزارش دهند يا نيروی قضايی در برخی كشورها به شكايات در اين زمينه ترتيب اثر نمی دهد و آنها را موضوعی خصوصی قلمداد می كند، آمار خشونت خانگی دقيق و منعكس كننده واقعيات نيست. با اين حال آمار جمع آوری شده همچنان تكان دهنده است.

به گفته سازمان عفو بين الملل خشونت در خانواده بيش از ابتلا به سرطان و تصادفات جاده ای عامل مرگ يا معلوليت جسمانی در گروه سنی ۱۶ تا ۴۴ سال است. اما برخی كشورها با كمك سازمان های بين المللی مدافع حقوق بشر دست به ابتكارات تازه ای برای مهار اين روند كرده اند.

مثلاً به تازگی دولت اسپانيا برای مقابله با خشونت خانگی سياست هايی را اتخاذ كرده كه براساس نظرات جمع آوری شده از زنان آسيب ديده تدوين شده است. قوانين جديد برای سازمان بهزيستی و پليس اسپانيا قدرت بيشتری در نظر گرفته تا از رفتار خشونت آميز مرد پيش از خطر آفرينی جلوگيری كنند. اين قوانين همچنين از قربانيان خشونت خانگی بيشتر پشتيبانی می كند تا احساس تنهايی نكنند.

آمار جهانی همچنان ترس آور.

در آفريقای جنوبی تعداد زنانی كه در خانه به ضرب گلوله كشته می شوند بيش از آنهايی است كه در خارج خانه و توسط فردی غريبه به قتل رسيده اند.

افكار سنتی در اين گونه كشورها باعث شده كه آماری مستند از ميزان حوادث خانگی در دست نباشد.

سازمان عفو بين الملل اخيراً با اشاره به خشونت خانگی عليه زنان در جوامع سنتی جهان گفت در كشوری مانند افغانستان كه سنت های زندگی فئودالی بسيار ريشه دار است، به زن به چشم دارايی و مالک نگاه می كنند و تجاوز به حقوق آنان بدون مجازات می ماند وزن حق وحقوقی ندارد.

تعدد زوجات نيز می تواند به خشونت خانگی دامن زند. چون برخلاف دستورات اسلامی مردها به طور عمومی برای ازدواج مجدد اجازه همسر اول را جويا نمی شوند و مشاجره در اين باره در خيلی از مواقع به خشونت كشيده می شود.

بحث در مورد تعدد زوجات اكنون در عراق به يك موضوع داغ سياسی تبديل شده است. در ايران هم در كنار ديگر مسائل حقوقی زن، افزايش آمار چند همسری مردان باعث شده تا زنان (به ويژه در گروه های سنی بالاتر) بيش از گذشته نسبت به حقوق خود دغدغه داشته باشند و برای حفظ آن اقدام كنند.

زنان در زندگی خود چهار شكل خشونت شامل فيزيكی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه می كنند.

خشونت فيزيكی شيوه های آزار و اذيت جسمانی، ضرب و جرح، كشيدن مو، سوزاندن و هل دادن را شامل می شود كه اين نوع خشونت ممكن است برای همه زنان بدون توجه به نوع تحصيلات، نژاد و وضعيت خانوادگی روی دهد.

وی خشونت روانی را شامل رفتار قلدرانه برای تحقير زن، تهديد به آزار و يا كشتن وی يا افراد خانواده اش، دشنام، استهزاء، ممنوعيت ملاقات با دوستان و زندانی كردن در منزل برشمرد.

اين نوع خشونت موجب بروز روحيه پوچی و يا خودنابودسازی، گريز از مشاركت اجتماعی و اضطراب در زنان می شود.

وی ندادن خرجی، سوءاستفاده مالی از زن و صدمه زدن به وسايل مورد علاقه او را از جمله موارد خشونت اقتصادی عليه زنان برشمرد و گفت: در بسياری از كشورها زنان نيروی كار بدون مزد و فاقد درآمد هستند و همين عامل زمينه ای برای بروز خشونت اقتصادی نسبت به آنان می شود بطوری كه در برخی موارد زنان حتی حق دخل و تصرف در اموال خود را نيز ندارند.

اجبار در روابط زناشويی غيرمتعارف، عدم اجازه استفاده از وسائل پيشگيری از حاملگی ناخواسته و بی توجهی به نيازهای جنسی زن را از نمونه های خشونت جنسی عليه زنان میتوان نام برد.

سردمزاجی، نارضايتی جنسی و انواع انحرافات را از پيامدهای اين نوع خشونت در زنان دانست.

مردانی كه از كودكی در خانواده شاهد كتك خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بيشتر مرتكب خشونت عليه همسران خود می شوند.

معمولاً افراد ناپخته، بی حوصله، وابسته و متزلزل و كسانی كه از احساس بی كفايتی رنج می برند بيشتر عليه زنان مرتكب خشونت می شوند.

خشونت، خشونت به بار می آورد كودكی كه الگوهای پرخاشگری دارد ياد می گيرد در بزرگسالی رفتار مشابهی نشان دهد.

خشونت عليه زنان پديده ای چندوجهی است: مقابله با آن نيز به درمان چندوجهی نياز دارد.

ايجاد خانه های امن، حمايتهای قانونی از زنان مورد خشونت، شركت در كلاسهای آموزشی قبل از ازدواج، مشاوره ازدواج، افزايش آگاهی مردان و زنان از طريق جلسات آموزشی در پيشگيری از خشونت عليه زنان مؤثر است پژوهش ها و مطالعات زيادی درباره خشونت عليه زنان، بويژه خشونت خانگی، انجام شده است. براساس آخرين جست وجوها، در ۲۸مركز استان كشور حداقل هفتاد پژوهش ميدانی قابل اعتنا درباره خشونت خانگی عليه زنان انجام شده است. بيشتر اين پژوهش ها پس از سال ۱۳۷۰ تاكنون انجام شده كه نشان می دهد پژوهشگران و دانشگاهيان ايرانی در سالهای اخير علاقه و توجه ويژه ای به بررسی و كنكاش درباره خشونت عليه زنان پيدا كرده اند.

گزارش های اين پژوهش آكنده از انواع جدول های آماری و آكادميك است كه شاخص های خشونت خانگی را به تفكيك «از اول زندگی مشترك» و «در طول يك سال » بيان می كند.

خشونت های فيزيكی و روانی

خشونت فيزيكی .

اين خشونت ها شامل گاز گرفتن، گرفتن و بستن، زندانی كردن، چنگ انداختن و كشيدن مو، اخراج از خانه، كتك كاری مفصل، محروم كردن از غذا و… می شود.

تهديد به آزار و قتل

براساس يافته های «پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی» تعدادی از مردان ايرانی با استفاده از تهديد و برقراری محدوديت برای همسران خود مخاطره ايجاد می كنند. رفتارهايی از قبيل تهديد و شكايت به پليس و دادگاه عليه زن و اقوامش، تهديد به آزار و اذيت و يا تهديد به كشتن زن و فرزندان، تهديد به طلاق و يا ازدواج مجدد، تصاحب، مخفی كردن و از بين بردن مدارك شخصی و مورد نياز زن مانند شناسنامه، دفترچه پس انداز، اوراق مالكيت و… بيگاری كشيدن از زن در انجام امور و وظايفی كه مربوط به او نيست، مانند: تيمارداری پدرشوهر و مادرشوهر و بالاخره تحت نظر قرار دادن و ايجاد محدوديت در تماس های تلفنی و رفت و آمدهای روزانه برای زن.

بسباری از زنان ايران توسط شوهرانشان تهديد می شوند تعدادی از مردان ايرانی با استفاده از عوامل اقتصادی و مالی زنان را مورد خشونت قرار می دهند. اين مردان از استقلال مالی همسران خود جلوگيری و در اموال شخصی آنها دخل و تصرف می كنند و با ندادن خرجی خانه و پول كافی برای زنان مضيقه های مالی ايجاد می كنند.

پژوهشگران ايرانی نوع ديگری از خشونت را نيز مورد توجه قرار داده اند: «خشونت های ممانعت از رشد اجتماعی، فكری و آموزشی» كه عبارت است از ايجاد محدوديت در ارتباط فاميلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از تحصيل، كاريابی و اشتغال.

خشونت در خانواده يعنی چه؟

وقتی در چارچوب يك ارتباط نزديك ميان دو فرد، رفتار مرد با زن خشونت آميز و سلطه گرانه است، نتيجه آن خشونت خانگی خواهد بود.

خشونت خانگی می تواند جسمانی، جنسی، روانی يا عاطفی باشد. سوءاستفاده مالی و محدود كردن فرد نيز از جمله مشخصه های ديگر خشونت خانگی است.

خشونت می تواند عملا يا فقط با تهديد صورت بگيرد؛ همچنين هميشگی يا موقتا اتفاق بيفتد.

خشونت در خانواده در ميان تمام طبقات اجتماعی، گروه های سنی، نژاد، جنس، شيوه زندگی يا به رغم معلوليت رخ می دهد.

خشونت خانگی می تواند در هر زمان چه در ابتدا و چه پس از گذشت چند سال از ارتباط ميان دو نفر رخ بدهد.

كودكان نيز از تأثير منفی خشونت خانگی _ چه در كوتاه مدت و چه در درازمدت _ در امان نيستند.

تمام اشكال خشونت _ روانی، اقتصادی، عاطفی و جسمانی _ از قدرت طلبی و سلطه گری فرد آزاررسان ناشی می شود.

در گزارش های مربوط به خشونت در خانواده معمولا زنان و كودكان به عنوان قربانيان اصلی و مردان به عنوان افراد خاطی قيد می شوند. چون بنابر آمار جهانی حدود ۹۰ درصد از قربانيان خشونت خانگی زنان و حدود ۱۰ درصد مردان هستند.

مردان نيز مورد سوءرفتار زنان قرار می گيرند، اما بخش عمده خشونت خانگی، به ويژه موارد مرگ آور و خطرناك آن، از سوی مردان عليه دختران و زنان خانواده صورت می گيرد.

چه تلخ است در سال روزی وجود داشته باشد كه به عنوان روز «مبارزه با خشونت عليه زنان» ناميده شود و متأسفانه چنين روزی وجود دارد (۲۵ نوامبر) چون هنوز خشونت عليه زنان با اشكال مختلف در همه جای دنيا شانس داشتن زندگی سالم و راحت را از آنها گرفته است .

پریسا حسین پور