ارسال کننده:آقای نوید احمد فخرالدین 21 شهریور
اصرار مرد میانسال برای ازدواج دخترش با یکی از اهالی طایفه، باعث فرار نوعروس 19 ساله شد.
این مرد در شکایتش گفت: اهل یکی از استان های شرقی کشور هستیم که به آداب و رسوم طایفه اهمیت زیادی می دهیم. دختر کوچکم به نام «سیمین» تابستان امسال 19 ساله شد و یکی از اهالی طایفه او را برای پسرش خواستگاری کرد که من نیز قبول کردم و دخترم سه ماه قبل به عقد پسر جوان درآمد. در این مدت پسر جوان همه کار برای دخترم کرد تا او احساس رضایت کند اما سیمین عاشق پسرخاله اش بود و ناسازگاری اش را آغاز کرد. او روز گذشته برای خرید از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. پسرخاله اش همیشه به او ابراز علاقه و تهدید می کرد اگر سیمین عروسی کند دخترم را با خودش می برد. الان هم احتمال می دهیم حمید، او را ربوده و به تهران آورده است. دامادم هیچ اطلاعی از این موضوع ندارد.
با اعلام این شکایت، به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تحقیقات برای شناسایی سرنوشت دختر جوان آغاز و دو روز بعد مشخص شد، او همراه پسرخاله اش از خانه فرار کرده و به تهران آمده است. دختر جوان و مرد مورد علاقه اش دستگیر و به دادسرا منتقل شدند.
دختر جوان به قاضی بستان زاده گفت: حمید از بچگی عاشق من بود و من هم او را دوست دارم. درست است که بیکار است اما او مرد خوبی است و من می توانم در کنارش خوشبخت شوم. با این حال خانواده ام بدون توجه به خواست و علاقه ام، مرا به عقد پسر دیگری درآوردند. در این مدت من با همسرم صحبت کردم تا راضی شد از هم جدا شویم و حتی مخفیانه به طور توافقی جدا شدیم. من پسرخاله ام را دوستم دارم و می خواهم با حمید ازدواج کنم اما پدرم بسیار متعصب است و فقط آبرویش در طایفه مهم است. من حق انتخاب و زندگی دارم. آقای قاضی، موضوع آدم ربایی در کار نیست. من خودم با او راهی تهران شدم.
در ادامه تحقیقات از پسر جوان آغاز شد که او نیز با رد اتهام آدم ربایی گفت: من و سیمین از بچگی با هم بزرگ شدیم و به هم علاقه مند هستیم. اما پدرش به دلیل بیکاری من با این ازدواج مخالف بود و حتی دخترش را به عقد پسر دیگری درآورد. من دخترخاله ام را دوست دارم و می خواهم با او زندگی کنم به همین دلیل پدرش را تهدید کردم اما سیمین خودش با من آمد. اما اگر شوهر خاله ام بخواهد دختر مورد علاقه ام به زور با مرد دیگری زندگی کند، این بار سیمین را می ربایم و با خود می برم. با اظهارات دختر و پسر جوان، بازپرس احمد بستان زاده با رد شکایت آدم ربایی و آزادی حمید، از دو طرف پرونده خواست به مشاور مراجعه کنند تا مشکلشان برطرف شود.