ارسال کننده:مریم مرادی 1 شهریور
اعدام، مرگ ناگهانی، اسید پاشی و مثله شدن بخشی از تهدیدهایی است که نسرین ستوده در دو ماه اخیر از طریق پیامک دریافت کرده است. هفته گذشته هم احضاریهای به او ابلاغ شده تا خودش را به شعبه دوم بازپرسی دادسرای اوین معرفی کند و روز گذشته آخرین فرصت او برای معرفی بوده اما به دلایل پزشکی و با ارائه مدارک توانسته یک مهلت سه هفتهای برای مراجعه به دادسرا بگیرد. او در گفت و گو با ایران وایر درباره احضاریه، تهدیدها و وضعیت اخیرش توضیح میدهد.
گویا هفته گذشته شما احضاریه دریافت کرده بودید و باید به دادسرا مراجعه میکردید.
بله، یکشنبه هفته گذشته احضاریه ای به من ابلاغ شد. مطابق قانون من پنج روز مهلت داشتم که به شعبه دوم بازپرسی دادسرای اوین معرفی شوم. از آنجا که من هر دو پایم را به دلایل پزشکی عمل کردهام، راه رفتن برایم دشوار است و خطر عفونت وجود داشت. طی یک نامه کتبی از بازپرسی شعبه دوم درخواست کردم که با تمدید مهلت احضار من موافقت کند و گواهی پزشکی هم مبنی بر جراحی هر دو پا را ضمیمه کردم. همسرم آقای خندان مدارک را به بازپرسی شعبه دوم ارائه داد و فعلا موافقت شد که سه هفته مهلت حضورم تمدید شود.
دلیل احضارتان چیست؟
من دلیل احضار را نمیدانم در برگه احضاریه نوشته شده بود در خصوص پرونده اتهامی حضور پیدا کنید و نوع اتهام علیرغم صراحت قانون ذکر نشده بود. به موجب قانون باید اتهامات با ذکر دلایل و مدارک بیاید و دیروز هم به همسر من گفته نشده، اتهام چیست. اما به محض اینکه وضعیت پاهایم بهتر شود حتما در دادسرا حضور پیدا میکنم.
وضعیت تعلیق پروانهتان به کجا رسید، حکم تعلیق پروانه تان که شکسته شد و شما تحصن را خاتمه دادید آیا پروانه وکالتتان تمدید شد؟
بعید میدانم که تمدید پروانهام با مشکلی رو به رو شود. من داشتم کارهای مقدماتی را انجام میدادم اما به دلیل اینکه نه ماه درگیر تحصن بودم و یک مقدار از کارهای ضروریام عقب افتاده بود، مجبور شدم یک مقدار کارهایم را پیگیری کنم و عمل جراحی پاهایم پیش آمد. این عوامل باعث شد که در این مدت نتوانم مساله تمدید پروانه را به طور کامل پیگیری کنم اما کارهای مقدماتیاش انجام شده و نباید به مشکلی بر بخورد. الان هیچ دلیل قانونی برای اینکه به من پروانه داده نشود، وجود ندارد و به محض اینکه بتوانم حرکت کنم کارهای پروانهام مثل تسویه حساب از صندوق حمایت و اداره دارایی و .. را دنبال میکنم. در واقع مشغول این کارها بودم که جراحی پاهایم پیش آمد. من تا الان از آن ناحیه چیزی مشاهده نکردم که بخواهم تصمیمی بگیرم مبنی بر اعتراضی. چون واقعا هیچ دلیلی وجود ندارد که از دادن پروانه به من خودداری کنند.
پس خودتان هیچ حدسی نمیزنید که به چه دلیل دوباره احضار شدهاید؟
به هیچ وجه حدس نمیزنم. در نظر داشته باشید که انسانها در همه جوامع حق دارند که نسبت به همه مسائل موضعگیری کنند، اظهار نظر کنند و مخالفت یا موافقت کنند. این که کسی را به این دلیل و به خاطر اندیشهاش تحت تعقیب قرار دهند با همه اصول و مبانی حقوق بشر مغایرت دارد.
شما در مصاحبه ای اعلام کرده بودید که بارها تهدید شدهاید؟
بله، بله. اولین باری که تهدید شدم در محل تحصن بودم، موتور سواری که کلاه کاسکتی به سر داشت به من مراجعه کرد و از من پرسید: آیا شما نمیترسید اعدام شوید؟ من هم اول ازش هویتش را پرسیدم، گفتم: شما که هستید، که این سوال را از من میپرسید؟ خیلی دستپاچه شد و گفت: من شهروند هستم و داشتم از اینجا رد میشدم. من به او گفتم: نه، من هیچ کاری نکردم که نگران اعدام برای خودم باشم. متعاقب این موضوع تقریبا از دو ماه پیش اسام اسهای تهدید کنندهای به طور مرتب برای من میرسد. این پیامها از یک شماره ایرانسل ارسال میشوند و به مرگهای ناگهانی اشاره میکنند، تهدید به اسید پاشی و قصابی شدن میکنند. خلاصه از شعارهای سیاسی و اخلاقی تا تهدید به مرگ و… در آن وجود دارد. متن اس ام اسها پریشان است و همه شان به طور کامل به زبان انگلیسی نوشته میشود و رفتارهای بیمارگونه در آن به طور کامل دیده میشود.
در مقابل این وضعیت چه کردهاید؟
کاری که کردم هم به وزیر اطلاعات و هم به ویر کشور نامه نوشتهام و به متن این پیامکها اشاره کردهام و گفتم از چه شمارهای با من تماس گرفته میشود و از آنها خواستهام که موضوع را مورد بررسی و تعقیب قرار دهند تا این تهدیدها خاتمه پیدا کند تا امروز از هیچکدام جوابی دریافت نکردهام. علاوهبر آن رسما در دادسرا شکایتی را مطرح کردهام که توسط کلانتری شهرک غرب مورد پیگری است اما آن شکایت هم هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده. مکررا وقتی به محل کلانتری مراجعه میکنم، سیستم کامپیوتر قطع است و وقتی کامپیوتر قطع است در کل کلانتری کاری انجام نمیدهد. در اصل من هم پیگیریهای اداری و هم قضایی را انجام دادهام اما تا کنون هیچ نتیجهای نگرفتهام و این اس ام اسها ادامه دارد. سوال من این است که در کشوری که افراد به خاطر یک پیامک طنز و جوک تحت تعقیب قرار میگیرند، ردیابی میشوند و شبانه در منازلشان دستگیر میشوند و این موضوع را خدمت به امنیت کشور میدانند و کسی را که جوک میفرستد به عنوان فردی ضد امنیتی معرفی میکنند، چطور است که این مسیجهای تهدید کننده با بی اعتنایی رو به رو است و هیچکس پاسخگو نیست. الان یک ماه بیشتراز شکایت من میگذرد. من یک ماه اول تحمل کردم و فکر کردم ممکن است فرد روانپریشی این پیامها را میفرستد و ممکن است قطع شود، یا ممکن است اتفاقی باشد اما روز به روز شدت تهدیدها بیشتر شد و در چند پیامک آخر اعلام کرد که حادثه خبر نمیکند.
شما فکر میکنید که بین این مسیجها، تهدیدها و احضاریهای که دریافت کردهاید، ارتباطی وجود دارد؟
من تا اتهامات را نبینم نمیتوانم بگویم به چه موضوعی ارتباط دارد. ببینید این اولین بار نیست که تهدید علیه کسانی که فعالیت دارند، صورت میگیرد. سالیان سال است که این موضوع وجود دارد. آن سالها که پیامک هم نبود توسط نامه تمام کسانی را که به نوعی فعالیت میکردند، موزد تهدید قرار میدادند اما فکر میکنم همانطور که آنها هم تهدیدها را اعلام میکردند، من هم وظیفه دارم تهدید را اعلام کنم و از حکومت رسمی کشور خودم بخواهم که نسبت به چنین رفتارهایی نظارت کافی داشته باشد تا امنیت شهروندان و به ویژه امنیت منتقدان دولت حفظ شود.