ارسال کننده:خانم مریم مرادی 28 مرداد
ابلاغ آیین نامه اجرایی قانون “حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست” نشان از تغییرات اساسی و تسهیل شرایط فرزند خواندگی دارد؛ تغییراتی که برخی از آنها جای بحث و بررسی بیشتری را میطلبد.
به گزارش ایسنا٬ یکی از موادی که در این قانون به چشم میخورد «فسخ حکم سرپرستی خانوادهایست که کودک تحت قیومیت آنها به ۱۸ سالگی رسیده» است. ازسوی دیگر «واگذاری فرزند به خانودههای دارای یک اولاد»، «واگذاری فرزند به دختران و زنان مجرد بالای ۳۰ سال ضمن ارائه مرخصی ۶ ماهه»، «جایگزینهای ارث» و «واگذاری فرزندخوانده به خانودههایی که خارج از ایران زندگی میکنند» شاه بیت این تغییرات است؛ در این باره و سایر جزییات تغییر قانون با حبیب الله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور به گفتوگو نشستیم که شرح آن در پی میآید.
“فسخ حکم سرپرستی” خانوادهای که کودک تحت قیومیت آنها به ۱۸ سالگی رسیده چگونه امکان پذیر است؟
کودک یا نوجوان تحت سرپرستی بعد از رسیدن به سن ۱۸ سالگی میتواند حکم قطعی سرپرستی را از طریق دادگاه فسخ و پس از ابلاغ آن به اداره ثبت احوال و بهزیستی کشور، ثبت احوال نیز موظف است حکم صادره را در اسناد سجلی فرد و همچنین شخص یا اشخاصی که سرپرستی را به عهده داشتند اعمال و شناسنامه را برای فرزندخوانده با مشخصات پدر و مادر واقعی و نام خانوادگی پدر در صورت مشخص بودن و در غیر این صورت با نام کوچک والدین فرضی و نام خانوادگی بلامعارض صادر کند. کودک یا نوجوان تحت سرپرستی بعد از رسیدن به سن ۱۸ سالگی هم چنین میتواند در صورت تمایل و با ارائه عدله متقن نسبت به صدور شناسنامه جدید و درج نام والدین واقعی در شناسنامه از اداره ثبت احوال اقدام کند.
آیا وجود چنین مفادی باعث دلسردی خانوادهها و ترس دائمی آنها از پذیرفتن فرزند نمیشود؟
بر اساس دیدگاههای روان شناختی و جامعه شناسی کسانی که مدت زمان زیادی را درون یک خانواده سپری کرده باشند، چنانچه در محیط امن و مناسبی باشند به علت تعلقات خاطر ایجاد شده، چنین اقدامی را انجام نخواهند داد؛ هرچند این موضوع از جمله آزادیهای فردی است و در چنین شرایطی سازمان بهزیستی شرایط خانوادگی سرپرست را بررسی و سپس در صورت کافی بودن دلایل، حکم سرپرستی را فسخ خواهد کرد.
دیگر موارد “حکم فسخ سرپرستی” نیز به طور کامل در قانون درنظر گرفته شده که همگی آنها در نهایت براساس نظرات کارشناس بهزیستی و رای دادگاه طبق قانون و براساس آیین نامه مدون انجام خواهد شد.
لایحه “حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست” که سرانجام پس از حدود ۵ سال که از زمان ارائه به مجلس در شهریور۱۳۹۲ با تایید شورای نگهبان مصوب شد، آیین نامه اجرایی آن در تیر ماه سال جاری نیز به پیشنهاد وزارتخانههای کشور، کار و رفاه اجتماعی و دادگستری و به استناد ماده (۳۶) این قانون، تصویب و از سوی معاون اول رئیس جمهوری ابلاغ شد؛ پس از آن معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز از تغییرات اساسی و تسهیل شرایط فرزند خواندگی خبر داده و گفته بود که از این پس خانوادههای دارای فرزند نیز میتوانند «فرزندخوانده» بپذیرند.
پس از تصویب آیین نامه “حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست”، خبرهایی مبنی بر تغییرات اساسی این قانون و آیین نامه اجرایی آن نسبت به قانون مصوب اسفند ۱۳۵۳به گوش میرسید. در قانون مصوب قبلی (سال ۱۳۵۳) فقط افراد بیسرپرست میتوانستند تحت سرپرستی قرار گیرند درحالی که در قانون مصوب سال ۹۲ مجلس شورای اسلامی، علاوه بر آنکه دایره شمول متقاضیان سرپرستی گستردهتر شد، افزون بر کودکان بیسرپرست، کودکان بدسرپرست نیز میتوانستند تحت سرپرستی قرار گیرند.
بر اساس قانون و اصلاحات صورت گرفته در آن، علاوه بر زوجین نابارو، شرایط واگذاری فرزندخوانده به دختران مجرد و خانوادههای دارای فرزند و دلایل اتخاذ این تصمیم چیست؟
در قانون جدید و آیین نامه اجرایی آن که چندی پیش به تصویب رسید، متقاضیان سرپرستی همچون زوجین نابارور و بدون فرزند، زوجینی که فقط یک کودک دارند و همچنین زنان و دختران مجرد بالای ۳۰ سال را نیز شامل شد؛ در حالی که پیش از آن در قانون قبلی تنها زوجینی که پنج سال از زندگی مشترکشان گذشته و نابارور بودند، میتوانستند کودکی را تحت سرپرستی بگیرند.
از سوی دیگر در حال حاضر شاهد افزایش و بالا رفتن سن باروری به علت افزایش سن ازدواج هستیم. از آنجایی که بهترین دوران باروری باید بین ۲۰ تا ۳۵ سال بوده و فاصله مناسب هر زایمان نیز ۵ سال است، تا مادر بتواند شرایط فیزیکی خود را بازسازی کند، امکان تولد فرزند دوم کمتر میشود. همچنین بارداری بعد از ۳۵ سالگی نیز احتمال تولد کودک با معلولیت را نیز افزایش میدهد لذا فرزندآوری که منجر به تحکیم بنیان خانواده و نظام خویشاوندی است دستخوش تغییرات منفی شده است.
در چنین شرایطی شبکه گسترده نظام خویشاوندی مفهوم خود را از دست میدهد زیرا در خانوادههای تک فرزند مفاهیمی چون عمو، عمه، دایی و… که در جهت امن تر کردن فضا یخانواده هستند از بین خواهد رفت؛ به همین دلیل این افراد نیز به منظور احیاء و بازسازی شبکه خویشاوندی در جامعه، توانایی حق سرپرستی دارند.
توضیحاتی در باره چگونگی واگذاری حق سرپرستی به دختران و یا زنان مجرد بالای ۳۰ سال و ارائه مرخصی ۶ ماهه به این افراد بفرمایید.
بر اساس سیاست بازپیوند خانواده در بهزیستی که منشعب از فرهنگ دینی است، نهاد خانواده امنترین و مهمترین نهاد برای جامعه پذیری، تربیت و رشد کودکان و نوجوانان است. به همین دلیل با این رویکرد معتقدیم اگر کودکی در خانواده رشد کند از هر نظر بهتر از حضور در مراکز شبه خانواده بهزیستی است زیرا کارکردهای متعددی در دل نهاد خانواده وجود دارد که در این موسسهها نمیتوان حتی در صورت وجود حداکثر امکانات آن ها را یافت؛ به همین دلیل زنان مجرد واجد شرایط نیز میتوانند از حق سرپرستی بهرهمند شوند زیرا ترجیح بهزیستی آنست که کودک در نهاد خانواده رشد کند ولو آنکه آن خانواده تک والد بوده و پدر در آن حضور نداشته باشد.
این در حالیست که حق سرپرستی زنان و دختران مجرد بالای ۳۰ سال که شرایط واجدین آن به طور کامل در آیین نامه توضیح داده شده است، پیش از این در قانون سال ۵۳ وجود نداشته و در قانون سال ۱۳۹۲ تصویب شد اما تا پیش از تصویب آیین نامه در تیر ماه سال جاری، اجرا نمیشد که در حال حاضر و بعد از تصویب آیین نامه، اجرای آن ممکن شده است.
همچنین این افراد میتوانند مانند تمامی زنان دیگر که به طور طبیعی زایمان کردهاند و از مرخصی زایمان بهرهمند میشوند، از این حق استفاده کنند زیرا معتقدیم مرخصی زایمان فقط برای بهبود وضعیت فیزیولوژیکی زنان نیست بلکه برای تثبیت ارتقای سطح روانی فرد و ایجاد روابط عاطفی با کودک است که این زنان نیز باید از این حق بهرهمند شوند.
آیا فرزند خوانده “حق ارث” میگیرد و یا خانواده متقاضی ملزم به واگذاری بخشی از دارایی خود به نام فرزندخوانده است؟
در مبانی فقه شیعه دین اسلام فرزندخوانده سهمالارث نمیبرد اما قانونگذار برای تأمین آینده کودک روشهای مختلفی را در قانون در نظر گرفته است که به آنها جایگزینهای ارث گفته میشود؛ از جمله تملک بخشی از اموال متقاضیان سرپرستی به نفع فرزندخوانده در یکی از دفاتر اسناد رسمی، بیمه کردن عمر متقاضیان سرپرستی نزد یک شرکت بیمه سهامی ایران به نفع آینده کودک و همچنین آنکه به هر نحو که دادگاه صلاح بداند با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی خانواده، سهمی برای فرزندخوانده در نظر گرفته شود، از جمله «جایگزینهای ارث» هستند.
البته قابل توجه است که هیچ کدام از این موارد در قانون سال ۵۳ نبود اما بهزیستی به عنوان تنها نهاد متولی امور سرپرستی برای تأمین آتیه این کودکان در دستورالعملهای اجرایی سازمان این موارد را در نظر گرفته و از سال ۹۲ نیز تمامی آنها شکل قانونی یافتند که در آییننامه شکل اجرایی آن توضیح داده شده است و از تیر ماه سال جاری پس از تصویب آیین نامه، قابلیت اجرا یافتهاند.
در ماده ۲۲ قانون آمده است: « پس از صدور حکم قطعی سرپرستی، مفاد حکم از سوی دادگاه به اداره ثبت احوال و سازمان بهزیستی ابلاغ میشود. اداره ثبت احوال نیز مکلف است نام و نام خانوادگی کودک یا نوجوان تحت سرپرستی و همچنین مفاد حکم سرپرستی را در اسناد سجلی و شناسنامه سرپرست یا زوجین سرپرست وارد کند. همچنین اداره ثبت احوال مکلف است شناسنامه جدیدی برای کودک یا نوجوان تحت سرپرستی با درج نام و نام خانوادگی سرپرست یا زوجین سرپرست صادر و در قسمت “توضیحات”، مفاد حکم سرپرستی و نام و نام خانوادگی والدین واقعی وی را در صورت مشخص بودن، قید نماید». براساس تبصره ۳ این ماده، اجرای این ماده به موجب آییننامهای است که به وسیله سازمان ثبت احوال کشور و با همکاری سازمان تهیه میشود و ظرف سهماه پس از لازمالاجراء شدن این قانون به تصویب هیأت وزیران رسید.
روند متقاضیان برای پذیرش سرپرستی و نحوه صدور شناسنامه برای آنها بالاخص درج نام «پدر» در سهجلد کودکانی که سرپرست آنها دختر مجرد است را توضیح دهید.
در گذشته چنانچه خانوادهای متقاضی سرپرستی کودکی بود به دادگاه مراجعه کرده و سپس به بهزیستی ارجاع داده میشدند اما در حال حاضر متقاضیان سرپرستی باید ابتدا به بهزیستی مراجعه کرده و بعد از تأیید بهزیستی به دادگاه صالح برای تأیید صلاحیتهای قانونی چون عدم سوءسابقه، مسائل هویتی، اسناد ازدواج، امور پزشکی قانونی و… مراجعه کنند.
به منظور رعایت احوال شخصی کودک و فرد یا زوجین سرپرست، مفاد حکم سرپرستی تنها در اسناد مسکوت و محرمانه اداره ثبت احوال،ثبت و ضبط خواهد شد.
همچنین اداره ثبت احوال مکلف است پس از ابلاغ حکم قطعی سرپرستی توسط دادگاه، با اعلام و حضور زوجین یا زنان سرپرست نسبت به اجرای حکم و صدور شناسنامه برای نوجوانان تحت سرپرستی با مشخصات زوجین سرپرست یا سرپرست منحصر (دختر یا زن سرپرست بالای ۳۰ سال) با درج توضیحات لازم اقدام و انتخاب نام نیز توسط سرپرست صورت خواهد گرفت.
در ارتباط با نحوه ثبت نام «پدر» درصورتی که سرپرست وی دختر و یا زن مجرد باشد نیز، در چنین شرایطی شناسنامه فرد تحت سرپرستی با مشخصات کامل شناسنامهای سرپرست و نام کوچک پدر فرضی به پیشنهاد سرپرست صادر خواهد شد.
همچنین درخصوص آن دسته از فرزندخواندگانی که پس از مدتی پدر و مادر واقعیشان مشخص میشوند نیز در این شرایط، مفاد حکم قطعی دادگاه، در شناسنامه فرد تحت سرپرستی درج خواهد شد.
شرایط واگذاری فرزندخوانده به خانودههایی که خارج از ایران زندگی میکنند امکانپذیر است؟
ماده یک قانون مصوب سال ۱۳۵۳ اذعان میکرد؛ تنها کسانی که مقیم ایران هستند میتوانند سرپرستی را به عهده بگیرند در حالی که در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست مصوب سال ۹۲ اعلام میشود که تمام افراد ایرانی که مقیم خارج یا داخل هستند نیز در صورت دارا بودن شرایط مندرج در قانون، میتوانند متقاضی سرپرست کودکان داخل باشند و مراحلی چون مصاحبه مددکاری، بازدید از منزل و… به علت آنکه برای مقیمان خارج از کشور امکانپذیر نیست، از سوی سرکنسولگری ایران در خارج از کشور بررسی و تایید میشود.
به طور میانگین سالیانه ۱۰۰۰ تا ۱۱۰۰ کودک توسط بهزیستی به واجدین شرایط سرپرستی کودکان واگذار میشد؛ اما با تصویب و ابلاغ آیین نامه اجرایی قانون “حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست” و به علت آنکه حق واگذاری کودکان بدسرپرست نیز به آن افزوده و شرایط سرپرستی دائم و موقت نیز لحاظ شده است، پیش بینی میشود این تعداد به شکل قابل توجهی افزایش یابد.
یکی دیگر از تغییرات این قانون نسبت به قانون پیشین، در نحوه استفاده و برخورداری از خدمات بیمهای مثل بیمههای اجتماعی است که همگی آنها در این آییننامه تسهیل شدهاند.