خشونت و آزار علیه زنان در گوشه و کنار دنیا

ارسال کننده: خانم زهرا مبینی 8دی

خاطره نورشید download-131

آزار و اذیت زنان در گوشه و کنار دنیا ، خصوصأ جوامع رو به توسعه و یا جوامعی که بسیار مذهبی هستند ، همواره باعث این می شود که زنان از اشتراک در کارها و فعالیت های اجتماعی دلسرد و برای حفظ خود از هر گونه گزندی در اجتماع به نوعی انزوای خانه را برگزینند، و یا با ترس و هراس از خانه های شان بیرون بروند .

آزار و اذیت زنان یک مشکل کلی است و این معزل باعث این می شود که زنان بطور رسمی و یا غیر رسمی همواره مورد تبعیض قرار گیرند ، مبارزه با این مسئله هم باید سراسری باشد و زنان از هر گوشه از دنیا در آن سهیم باشند. اما نمی توان نادیده گرفت که در جوامع رو به رشد که قوانین مدونی برای دفاع از حقوق زنان گنجانده نشده و یا اگر بطور اجمالی به آن اشاره ولی در عمل هر گز مورد استفاده قرار نمی گیرد ، این تلاش ها می بایست همواره منسجم تر بوده و همه زنان از هر قشر و طبقه در آن شرکت جسته و برای حفظ حقوق و دفاع از آینده خود و دختران شان بر خیزند .

در این مقاله پنج راه مبارزه با این پدیده ذکر شده که بعد از صحبت و تحقیق بسیار با بیش از پنجاه زن از ملل مختلف جمع آوری کرده ام:

در ابتدا می بایست شیوه گفتگو و دیدگاه اجتماعی را نسبت به زنانی که در مورد آزار و اذیت قرار می گیرند تغییر دهیم –

بطور مثال زنان در هر گوشه از دنیا با هر پوشش و رفتاری مورد آزار کلامی قرار می گیرند و اذیت جنسی و روحی در اماکن عمومی ، بازارها و وسایل نقلیه درون شهری هم کم نیست.

ولی متاسفانه بسیاری معتقدند که زنان به نحوی خود محرک مردان در آزار و اذیت و یا تجاوز و اعمال هر گونه خشونت نسبت به خود می باشند ( با رفتار و لباس‌های تحریک آمیز ) ، اما اگر به صورت منطقی به این دیدگاه بنگریم متوجه می شویم که نه تنها این ادعا حقیقت ندارد و دقیق نیست بلکه این تهاجم فرهنگی خود از زن ستیزی در جوامع منشا می گیرد. کسانی که این ادعا را دارند دو واقعیت را نادیده می گیرد. اول اینکه، پوشش زنان هیچگونه ارتباط مستقیمی به آزار و اذیت ندارد. زنان چادری گاه برای نوع پوشش خود مورد آزار قرار می گیرند به بهانه اینکه : “اگر بد نبود صورتش را نمی پوشاند.” زنانی که لباس محلی می پوشند در برخی از کشورها ، به بهانه رنگارنگ و متفاوت بودن پوششان مورد آزار قرار می گیرند،

در برخی کشورهای غربی همچون امریکا هم مشاهده می شود که زنانی مورد اذیت قرار می گیرند، در عربستان زنانی که کاملأ حجاب دارند هم با آزار جنسی در مکان عمومی روبرو هستند ، در دبی که زنان با هر لباس و قیافه ای گشت و گزار می کنند هم ایجاد مشکل برای زنان همچنان رایج است، و یا در هندوستان که تنها در سال گذشته بالاترین خبرها از تجاوز به دختران و زنان در اماکن عمومی گزارش شده بود …. همه اینها دلالت بر این می کنند که لباس زن بهانه ای است برای توجیه کردن رفتار غیر محترمانه و غیر انسانی مردان نسبت به زنان .

نکته دوم اینکه : چرا ؟؟ در همه حال با ملامت کردن زنان برای محرک اصلی ، همواره سعی در از بین بردن صورت مسئله داریم ؟؟؟ با سرزنش کردن زنانی که مورد خشونت و تجاوز قرار گرفته اند و حتی گاه به قتل رسیده اند !

به نظر در جوامع مرد سالار و مذهبی سعی در این دارند که به مردم بباورانند که ” فلان زن ” خود باعث ایجاد چنین مشکلی شده !! و حتی اگر به قتل هم رسیده باشد خوب حقش بوده !!

اینکه مردان در هر جامعه ای دوست دارند که خود را قربانی وسوسه ای نشان دهند که زنها مشوق چنان وسوسه ای بوده اند بسیار کوته اندیشی است . آیا مردان موجودات بی اراده ای هستند.؟

مسلمأ نه !! مردان می توانند فکر کنند و خودشان در مورد رفتار خود تصمیم بگیرند. مرد موجودی ضعیف نیست که با دیدن یک زن اداره خود را از دست دهد، وحشی شود و بتازد. همه انسان ها می بایست در همه حال شأن انسانی خود را حفظ نموده و بر رفتار، افکار و کردار خود کنترل داشته باشند ، بنابراین آندسته از مردان که به حریم زنان تجاوز می کنند نمی توانند بهانه ای برای خوی حیوانی و ناهنجاری شخصیتی و کردار خود بیاورند، علاوه بر آن برای توجیه جنایات و توحش و تجاوز خود ، زنان را مسئول بدانند .

در این راستا مهمترین اصل این است که زنان از یکدیگر دفاع کنند و اجازه ندهند که سیستم مرد سالار جامعه آنها را وادارد که حمایت خود را از زنان دیگر دریغ کرده و خود نیز به جمع مردان پیوسته و به زنانی که مورد خشونت و آزار قرار گرفته اند با دیده تحقیر و ملامت بنگرند .

برای کاهش دادن به آزار و اذیت زنان ضروری است که نحوه گفتگو و دیدگاه مان را در نوع برخورد با این مشکل تغییر داده و از ملامت کردن قربانیان و آزار و شکنجه دادن مضاعف آنها دست برداریم .

با تغییر رویه دادن در برخورد با زنانی که مورد تعرض قرار گرفته اند می توان فرصتی داد به آنان که بدون شرم ساری از آنچه بر آنها گذشته پا پیش گذاشته و بدون اینکه مورد قضاوت قرار بگیرند ، شنیده شوند و بدین ترتیب می توان پرده از بسیاری از جنایاتی که علیه زنان رخ می دهد که در پس پرده و غبار زمان پوشیده مانده ، برداشته و بدین ترتیب به آنان فرصت دفاع از خودشان دهیم و پس از آن هم در پی چاره جوئی برای راهی باشیم که پایانی باشد برای این همه تعرض و تجاوز .

تنها در اینصورت است که دیگر مردها نمی توانند به جنایات خود ادامه داده و همواره انگشت اتهام را به سوی زنان گرفته و اجتماع هم در این بین سکوت کند .

زنان در هر جامعه ای می بایست بدور از هر گونه تعصبات

به دفاع از زنان دیگر برخیزند و مانع از ادامه خشونت

نسبت به زنان شوند