حجت الاسلام سعیدیان فر: اتفاقات اخیر درباره آزادی حجاب یک بحث انحرافی است

ایلنا

عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم می‌گوید: باید با ابزاری که در اختیار حاکمیت وجود دارد، فرهنگ‌سازی کند. اما اینجا یک بحثی هست و آن اینکه هنجارها وقتی تبدیل به قانون می‌شود، باید قانون رعایت شود. منتها ما قانون را باید اصلاح کنیم. یعنی نباید قوانینی را بدون بررسی زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی آن، وضع کنیم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، نگاه اسلام به آزادی‌های اجتماعی و جایگاه جبر و اجبار در مسایل دینی ازجمله حجاب در احکام دینی، محور اصلی گفت‌وگو با عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بود. حجت‌الاسلام محمدجعفر سعیدیان‌فر در گفتگوی پیش‌رو با اشاره به بحث دختران معترض به حجاب، اظهار می‌کند: اینکه بیاییم و صرفا روی این مسئله تکیه کنیم که حجاب باشد یا نباشد، مباحث اساسی و اصلی حقوق زنان که بسیار هم جای کار دارد را به حاشیه خواهد برد. موارد مهمی چون تأکید بر نقش‌های حاکمیتی زنان و مشارکت آنان در امور مختلف سیاسی و اجتماعی که واقعا جای بحث و تمرکز دارد.

عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم همچنین می‌گوید: کار رضاخان که با زور و اجبار در بحث کشف حجاب زنان وارد شد، نتیجه نداد چون مردم خواهان حجاب بودند. امروز نباید فراموش کنیم که با زور نمی‌شود کسی را باحجاب کرد. این کار اشتباه است و نتیجه ندارد. متأسفانه امروزه جریانی وجود دارد که کل دین را خلاصه در همین ظواهر دینی ازجمله حجاب و … می‌کند درحالیکه نسبت به مسائل مهمی که اسلام به آنها تأکید فراوان دارد و ازجمله آنها می‌توان به بحث عدالت و گسترش آن در جامعه اشاره کرد، حساسیتی ندارند.

برخی کارشناسان دینی می‌گویند در دین اسلام برای رعایت حجاب اجباری نیست و زنان در این زمینه آزاد هستند و برخی دیگر معتقدند در جامعه اسلامی رعایت حجاب زنان، اجبار الزامی است و جامعه را نباید عاری از حجاب پذیرفت. در نهایت کدام تفسیر درست است؟ آیا حجاب زنان در اسلام، به اختیار خودشان گذاشته شده و آنها آزاد هستند یا باید بحث اجبار را بستر جامعه اسلامی پذیرفت؟

در ابتدا بگویم؛ به شخصه معتقدم که حجاب از احکام دین اسلام است، اما اینکه آیا حکومت‌ها برای اجرا و پیاده کردن احکام دین در جامعه می‌توانند با قدرت و زور عمل کنند، موضوعی اختلافی بین کارشناسان و صاحب‌نظران است. به اعتقاد بنده نباید با زور و قدرت حکومتی؛ احکام دین همچون حجاب و دیگر مواردی که مربوط به احوال شخصیه آدم‌ها می‌شود را در جامعه اجرا و پیاده‌سازی کنیم. یعنی همانطور که با زور نمی‌توان حجاب را از سر زنان برداشت، از آن طرف هم با زور هم نمی‌توان حجاب بر سر زنان گذاشت.

زور و اجبار در هر دو سوی این مسئله خوب نیست و نتیجه نمی‌دهد بلکه ما باید با فرهنگ‌سازی، حجاب و فواید آن را برای دختران و زنان جامعه تبیین کنیم و درنهایت این خود مردم باشند که با اختیار و آزادی حجاب را انتخاب می‌کنند.

اما در رابطه با بحث جدیدی که اخیرا در کشورمان مطرح شده و جریانی که براساس آن؛ تعداد انگشت شماری از زنان روسری خود را برداشته و به حجاب زنان در جامعه ایران اعتراض می‌کنند، نظر شخص من این است که این بحث، یک بحث انحرافی است. چون در موضوع کرامت زن، مشکل امروز زنان ایران این نیست که حالا روسری به سر داشته باشند یا نداشته باشند. از همین روست که می‌گویم این حرکت، یک حرکت اساسی نیست.

آیا حضرتعالی معتقدید که زنان ایران هنوز باید برای رسیدن به جایگاه اصلی خودشان در عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی ازجمله ایفای نقش در رده‌های مختلف حاکمیتی و اجرایی و … تلاش کنند و از این روست که بحث از روسری داشتن یا نداشتن زنان، انحرافی است تا مباحث اصلی را به حاشیه ببرد؟

بله. واقعا مشکل زنان کشورمان روسری به سر داشتن یا نداشتن نیست. ما باید در امور زنان، روی مباحثی همچون توسعه فرهنگی و برابری دانش‌شان کار کنیم. نقش‌های حاکمیتی زنان و مشارکت آنها در امور مختلف سیاسی و اجتماعی. اما اینکه بیاییم و صرفا روی این مسئله تکیه کنیم که حجاب باشد یا نباشد، مباحث اصلی زنان که بسیار هم جای کار دارد را به حاشیه خواهد برد. مضاف بر اینکه موضوع روسری زنان و تمرکز بیش از حد روی آن، هم باعث چنددستگی در جامعه خواهد شد و هم حتما دل متدین‌ها را می‌لرزاند و آنها را رفته رفته نسبت به هر حرکت اصلاح‌طلبانه‌ای در جامعه بدبین می‌کند.

درنهایت به نظرم حرکتی که اخیرا برخی با شکل امروز شروع کرده‌اند، یک حرکت اساسی نیست و عقیده ندارم حرکت صحیحی باشد. من واقعا نمی‌خواهم همچون برخی افراد صاحبِ تریبون، این زنان و دختران را به بی‌دینی و لامذهبی متهم کنم بلکه روی اصل حرکت بحث دارم که حرکت صحیحی نیست و جامعه را از امور اصلی زنان غافل می‌کند.

فکر نمی‌کنید شاید نارضایتی از عدم تحقق برخی حقوق اساسی و اصلی زنان در جامعه امروز ایران، خود را در قالب به دست گرفتن روسری توسط برخی دختران و زنان و اعتراض به داشتن حجاب نشان می‌دهد؟

بالاخره برجسته کردن این موضوع، قطعا مباحث اصلی حقوق زنان در جامعه را به حاشیه می‌برد. موارد مهمی چون تأکید بر نقش‌های حاکمیتی زنان و مشارکت آنها در امور مختلف سیاسی و اجتماعی که واقعا جای بحث و تمرکز خاص خود را دارد.

 اگر در همین شرایط، یک زن یا دختر جوان که فرض می‌کنیم اصلا نگاه سیاسی و جهت‌گیری خاصی هم ندارد؛ به خیابان آمد و روسری خود را از سر برداشت و باز اگر فرض کنیم او فقط خواسته‌ای در همین حد داشته باشد دراین زمینه باید چه کرد؟

اولا باید با ابزاری که در اختیار حاکمیت وجود دارد، فرهنگ‌سازی کند. اما اینجا یک بحثی هست و آن اینکه هنجارها وقتی تبدیل به قانون می‌شود، باید قانون رعایت شود. منتها ما قانون را باید اصلاح کنیم. یعنی نباید قوانینی را بدون بررسی زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی آن، وضع کنیم. اینکه شما می‌گویید یک دختر خانم ممکن است با شرایطی که گفتید کشف حجاب کند و … را نمی‌شود به‌صورت مجزا بحث کرد. ما باید در چارچوب هنجارهای یک جامعه و روی یک مسئله مشخص بحث کنیم. متأسفانه این بحث الان دارد سیاسی می‌شود، وقتی هم سیاسی شد، از حالت طبیعی که مثلا شما می‌گویید الان یک نفر می‌آید و روسری‌اش را درمی‌آورد، خارج می‌شود.

ما باید با این دید نگاه کنیم که زمانی یک نفر مثل رضاخان تمام توسعه کشور را در این می‌بیند که زنان را به بی‌حجابی و اینکه حجاب باید برداشته شود، اجبار می‌کند که خب این جریان موفق نمی‌شود و دیدیم که نشد. از سوی دیگر یک جریان دیگری هم متأسفانه کل دین را خلاصه در همین ظواهر و مسائل می‌کند و می‌خواهد به اجبار  مسئله حجاب را اجرا کند، درصورتی‌که در مسائل مهمِ دین اسلام که روی آنها تأکید بسیاری هم شده، همچون عدالت‌طلبی و اقامه قسط و عدل و … حساسیتی در جامعه دیده نمی‌شود اما روی حجاب و ظواهر حساسیت به خرج داده می‌شود. خب این کارها اشکال دارد.

ما یک بحث فقهی داریم و یک بحث کلامی و یک بحث کلیت و سیستم حکومتی. این مباحث را به صورت تک و منفرد نمی‌شود به بحث گذاشت بلکه باید مجموعه‌ای به آن نگاه کرد. اینکه در سخنانم اشاره کردم که مباحث اخیر مطرح شده و روسری به دست گرفتن برخی زنان، یک بحث انحرافی است، منظورم اصلا این نیست و نمی‌خواهم بگویم این افراد منحرف هستند بلکه منظورم کلیت کار است. در هر صورت قانون رسمی کشور باید اجرا شود. یعنی در صورت وجود قانون، باید قانون اجرا شود.

یعنی اتفاقات اخیر باعث می‌شود از مباحث اصلی که باید پیگیری هم شود، منحرف شده و دیگر به مسائل اصلی توجه نشود؟

بله. واقعا حقوق زن در حجاب داشتن یا نداشتن حجاب خلاصه نمی‌شود بلکه باید بررسی کنیم چه اشکالی در جامعه ما هست که تا این اندازه مشارکت زنان در امور مختلف سیاسی و اجتماعی کشور و نقش‌های حاکمیتی و اجرایی کم است؟ و اینکه در زمینه احکام حقوقی که حقوق زنان ضایع می‌شود چه تدابیری باید بیاندیشیم که حقوق زنان استیفا شود؟

در عین حال این مباحث را باید مطرح کرد که مسئله حفظ ظاهر و نوع پوشش، در یک بستر فرهنگی سالم جامعه را، باید در اختیار خود شهروندان بگذاریم. اما اینکه بیاییم این موضوع را مسئله اصلی کشور قرار دهیم و یک عده بگویند این کار بی‌دینی است و …، یک حرکت فرعی و انحرافی است که باعث دور شدن از مسائل اصلی و اساسی می‌شود.

شما حجاب را چگونه تعریف می‌کنید؟

فلسفه حجاب این است که از روابط ناهنجار در جامعه جلوگیری کرده و سلامت جامعه را تضمین کند. البته حجاب هم درباره مرد است و هم درباره زن. یعنی اگر پوشش مرد هم به نحوی باشد که افراد جامعه را تحریک کند، خود جامعه با چنین رویه‌ای برخورد می‌کند و آن را تحمل نمی‌کند. اما وقتی جامعه درست بود و بستر فرهنگی مناسبی هم در جامعه اسلامی حکمفرما بود، قطعا در احکام اسلامی جبر جایگاهی ندارد و همه احکام تابع قانون است و دموکراسی حقیقی هم تکیه بر قانون است. حتی فراتر از حجاب که یک حکم دینی است، به‌صورت کلی جبر در احکام اسلامی جایگاه ندارد. مثلا بحث نماز خواندن، مگر شخصی می‌تواند شخص دیگر را مجبور به نماز خواندن کند؟ نماز که هیچکس شکی ندارد حکم قطعی دین اسلام است، باز با اجبار تناسبی ندارد. فراتر از این موضوع، خود قرآن می‌گوید که در اصل اعتقاد به دین هم اجباری نیست. پس همانطور که گفتم ممکن است یک بحث فرعی مثل حجاب بیاید و مسائل اساسی دیگر را تحت‌الشعاع قرار داده و آنها را بپوشاند.

یعنی شما معتقد هستید که قانون باید اجرا شود و اگر شخصی؛ ایراد به قانون دارد بازهم باید تلاش کند اصلاحات لازم روی آن انجام شود؟

بله. دقیقا. البته در یک جامعه مذهبی مثل جامعه ایران، برای وضع قوانین به مذهب هم توجه دارند. الآن در کشور عراق هم اینگونه است. کلا در اکثریت کشورها به مذهب اکثریت مردم توجه می‌شود اما اینکه با زور بخواهیم احوال شخصی آدم‌ها را تغییر دهیم یا چیزهایی را به آنها تحمیل کنیم، چیزی نیست که اسلام دنبالش باشد.