شیوع اعتیاد در مدارس، واقعیتی انکار ناپذیر/ محمد حبیبی

فرستنده خبر خانم زرین تاج الیاسی ۱۳۹۵/۰۷/۰۶

drug-student1

ماهنامه خط صلح –“آمار اعتیاد دانش‌آموزان رسانه‌ای نمی‌شود”. این جمله‌ای بود که علی مویدی قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در گفتگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد. وی در همین مصاحبه در پاسخ به پرسش خبرنگار درباره‌ی آمار دانش آموزان معتاد می‌گوید: “در چند ماه اخیر ابلاغ کردیم که تحت هیچ شرایطی آمار اعتیاد دانش ‌آموزان در رسانه‌ها اعلام نشود، بلکه به صورت محرمانه و مکتوب به وزارت آموزش و پرورش اعلام شود”.

محمد حبیبی

محمد حبیبی

این اظهارات به نظر می‌رسد پایانی باشد بر کشمکش‌های رسانه‌ای سال‌های اخیر میان ستاد مبارزه با مواد مخدر از یک طرف و وزارت آموزش و پرورش از سوی دیگر. جدال دائمی بر سر آمار واقعی دانش آموزان معتاد در کشور.

با این همه این موضوع تازه‌ای نیست. در واقع آمارهای مربوط به دانش آموزان نه تنها در حوزه‌ی اعتیاد که در موارد دیگری همچون آمار کودکان بازمانده از تحصیل و کودکان کار و مواردی هم‌چون افزایش فحشا و بزهکاری نیز همواره محرمانه باقی مانده است. آمارهایی که حتی در کشورهای در حال توسعه و نه چندان پیشرفته به لحاظ آموزشی نیز به راحتی در دسترس کارشناسان و فعالان مدنی قرار می‌گیرد.

در طی چهار سال گذشته آمارهای متفاوتی درباره‌ی میزان اعتیاد در میان دانش آموزان ارائه شده است. اولین بار سال ۸۷ بود که یک مقام مسئول در ستاد مبارزه با مواد مخدر آمار دانش آموزان معتاد کشور را ۳۵ هزار نفر اعلام کرد. پنج سال بعد یک مقام مسئول دیگر در همین سازمان از آمار ۷۵ هزار نفری تعداد دانش آموزان معتاد سخن گفت. این نشان می‌داد حتی با وجود غیر قابل باور بودن این آمار، (بسیاری از کارشناسان آمارهای واقعی را بیش از آمارهای رسمی می‌دانند) در طی پنج سال با رشد بیش از صد درصدی آمار شیوع اعتیاد در میان دانش آموزان مواجه بوده‌ایم. درست دو سال بعد و در فروردین ماه ۹۴ قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر تعداد دانش آموزان معتاد در کشور را صد و سی هزار نفر اعلام کرد.

واکنش مسئولان آموزش و پرورش هر بار در مواجه با رسانه‌ای شدن این آمار متفاوت بوده، و از سکوت و انکار مطلق وجود دانش آموز معتاد تا پذیرش مسئولیت محدود این وزارت خانه در این زمینه در نوسان بوده است. این در حالی است که رسانه‌ای شدن این آمارها فقط محدود به مقامات مسئول ستاد مبارزه با مواد مخدر نیست. در سال ۹۳ یک معاون فرمانده‌ی سپاه نیز در مصاحبه‌ای نسبت به خطر افزایش اعتیاد در میان دانش آموزان هشدار داد. وی در همین مصاحبه آمار دانش آموزان معتاد در کشور را چهل و پنج هزار نفر اعلام کرد. با وجود شواهد غیر قابل انکار از شیوع اعتیاد در میان دانش آموزان، آخرین مصاحبه‌ی قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر، خبر از توافقی ضمنی میان مسئولان  این سازمان و وزارت آموزش و پرورش  می‌دهد. و این یعنی آمارها هم‌چون گذشته باید محرمانه مانده و بایگانی شود.

به نظر می‌رسد فقدان برنامه ریزی مشخص در بحث آسیب‌های اجتماعی در ساختار آموزشی و ناکارآمدی وزارت خانه در مهار شیوع انواع بزهکاری‌ها در میان دانش آموزان از عوامل اصلی این پنهان کاری است؛ و این دقیقاً همان چیزی است که یکی از کارشناسان مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز از عوامل اصلی افزایش اعتیاد در میان دانش آموزان می‌داند. وی در پاسخ به سوال خبرنگار درباره‌ی علت شیوع اعتیاد در میان دانش آموزان می گوید: “علت اصلی شیوع آن، وجود نقص‌هایی جدی در عملکرد آموزش و پرورش است که متولی اصلی تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان محسوب می‌شود”.

زمینه‌های افزایش اعتیاد در مدارس و وظایف آموزش و پرورش

در حالی که سن اعتیاد در میان دانش آموزان بنابر اظهارات مقامات رسمی به زیر ۱۵ سال رسیده است، از سوی وزات آموزش و پرورش برنامه‌ای مدون و مشخصی در زمینه‌ی کاهش آسیب‌های اجتماعی در مدارس دیده نمی‌شود.

یکی از پایه‌ای‌ترین روش‌ها در زمینه‌ی پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در مدارس، روش‌های آگاهی سازی و آموزش‌های منسجم در این زمینه است. آموزش مهارت‌های زندگی و آموزش مستقیم دانش آموزان و اولیا بنا بر نظر بسیاری از کارشناسان اجتماعی نقش موثری در پیشگیری از وقوع اعتیاد در میان دانش آموزان دارد. آموزش‌هایی که اثری از آن در سیستم آموزشی کشور دیده نمی‌شود. در همین راستا است که رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام، بحث آموزش و آگاه سازی دانش آموزان در پیشگیری از اعتیاد در مدارس را ضعیف دانسته  و می‌گوید: “آموزش و پرورش بحث آموزش و پیشگیری از اعتیاد را سال‌هاست در دستور کار خود دارد ولی باید دید تاکنون چند درصد از دانش آموزان را تحت پوشش قرار داده است. این درحالیست که براساس برنامه تا کنون باید ۴۰ درصد از دانش آموزان، آموزش‌های لازم را در این زمینه می‌دیدند که عملاً این اتفاق نیفتاده است”.

وی با اشاره به کیفیت آموزش در مدارس هم‌چنین اضافه می‌کند: “متاسفانه کیفیت آموزش‌ها در مدارس چندان کافی و استاندارد نیست و دانش آموزان از آن‌ها اطلاعات خوب و مفیدی دریافت نمی‌کنند این درحالیست که اطلاعات موازی در جهت معکوس آن از سیستم قاچاق و بیرون از مدارس بسیار قوی‌تر و موثرتر است”.

آمارهای رسمی نشان می‌دهد که بیش از ۶۷ درصد دانش آموزان مصرف کننده‌ی مواد مخدر نخستین تجربه‌ی خود را از مدارس اغاز کرده‌اند. از طرفی درحالی که هر دانش آموز به طور متوسط در حدود ده سال از عمر خود را (در شرایط سنی حساس) در محیط  مدرسه می‌گذراند و متولی اصلی تعلیم و تربیت آن‌ها بنابر قوانین رسمی وزارت آموزش و پرورش به حساب می‌آید، اغراق نیست اگر مسئولیت اصلی افزایش اعتیاد در میان دانش آموزان را بنابر دلایل زیر متوجه این وزارتخانه کنیم.

فقدان ساختارهای لازم برای پیشگیری از اعتیاد دانش آموزان  

در حالی که براساس مصوبه‌ی شورای عالی امنیت ملی همه‌ی دستگاه‌ها موظف شده‌اند، اداره یا دفتری اختصاصی برای مبارزه با مواد مخدر در بخش‌های زیر مجموعه‌ای خود دایر کنند، چنین ساختاری در آموزش و پرورش دیده نمی‌شود. فقدان چنین ساختارهایی، زمینه ساز عدم برنامه ریزی منسجم و مناسب در زمینه‌ی اطلاع رسانی و آگاهی رسانی مناسب به دانش آموزان و اولیای آن‌ها می‌شود.

فقدان مشاوره‌ی مناسب در مدارس

همان‌طور که اشاره شد مسئولیت اصلی آموزش و تربیت دانش آموزان در سنین کودکی و نوجوانی برعهده‌ی آموزش و پرورش کشور قرار گرفته است. در این میان نقش مشاوران مدارس در زمینه‌ی پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی بسیار حائز اهمیت است. با این حال به کارگیری افرادی غیر متخصص در زمینه‌های مشاوره‌ای در مدارس و کمبود نیروهای لازم در این زمینه، امکان استفاده‌ی بهینه‌ی دانش آموزان از خدمات مشاوره‌ای در مدارس را به حداقل ممکن رسانده است. در حالی‌که بنابر استانداردهای آموزشی مصوب خود آموزش و پرورش، به ازای هر ۶ دانش آموز باید در هفته یک ساعت خدمات مشاوره‌ای ارائه شود، در حال حاضر بنابر اظهارات مدیر کل تربیتی و مشاوره‌ی وزارت آموزش و پرورش این رقم به ازای هر ۱۵ دانش آموز، یک ساعت در طول هفته است. براین اساس، (و بنابر تجربیاتی که در طول این سال‌ها تدریس در مدارس مختلف  شخصا داشته‌ام) کلیت خدمات مشاوره‌ای در مدارس ایران صرفاً در بهترین حالت محدود به مشاوره در زمینه‌های انتخاب رشته‌ی درسی و شغلی  می‌شود. این در حالی است که مشاوره در مدارس ایران فقط محدود به مقطع متوسطه دوم تحصیلی است و دانش آموزان ابتدایی و متوسطه اول، از همین خدمات محدود مشاوره ای نیز محروم هستند.

فقدان آگاهی رسانی مناسب در کتاب‌های درسی

یکی از روش‌های موثر آموزش و آگاهی رسانی در زمینه‌های مهارت‌های زندگی از طریق کتاب‌های درسی و آموزش در محیط مدارس می‌باشد. با این حال ضعف مدیریتی و شرایط محافظه کاری حاکم بر این وزارت خانه در طول سال‌های بعد از انقلاب، مانع از تدوین کتاب‌های درسی مناسب در زمینه‌های مختلف اجتماعی شده است. به صورت مشخص آگاهی رسانی در زمینه‌های بلوغ و آمادگی‌های ذهنی و روانی در زمینه‌ی مسائل جنسی و آگاهی از آسیب‌های اجتماعی به صورت کامل از ساختار آموزشی کشور حذف شده است. به طور مثال دانش آموزان حتی در مقطع متوسطه دوم، از آموزش‌های رسمی و لازم در زمینه‌های پیشگیری از اعتیاد و بیماری ایدز محروم هستند. روشن است که در عصر دهکده‌ی جهانی، این اطلاعات از طریق فضای مجازی و از راه‌های نامناسب می‌تواند کسب شود و همین می‌تواند بر آسیب‌های موجود بیفزاید.