گزارش سخنرانی ماهانه کمیته زنان در تاریخ 22 ژانویه

جلسه سخنرانی ماهانه کمیته دفاع از حقوق زنان

تهیه کننده : مریم مرادی
این نشست مورخه 22 ژانویه 2016 مصادف با دوم بهمن 1394 روز جمعه ساعت 16:00 به وقت اروپای مرکزی در اتاق پالتاک کمیته زنان برگزار گردید. اعضای حاضر در این جلسه بانوان : انسیه حنیف نژاد – کبری الیاسی – مریم مرادی – زهرا لطفی – منیژه ارویشی – مرجان تابع بردبار – علیه رحمانی – ندا امین – نازنین سید هاشم کدخدا – پریسا حسین پور – سمیه مهربانی – نازی نیکویی سلیم – لیدا اشجعی اسالمی – جمیله بدیرخانی – سپیده نامور – مریم کریمی – عابده کدخدایی . آقایان : منوچهر شفایی – مرتضی حسینی – فرزان نائب غریب – جمشید غلامی سیاوزان – بهروز معزی – فرهاد نصیری – تقی صیاد مصطفی – مهدی سرحدی – عبدالخالق امیری – سامی امیری – فرزاد نائب غریب .

در ابتدا خانم حنیف نژاد ضمن سلام و خوش آمدگویی به حاضرین در جلسه از مریم مرادی خواستند تا بعنوان مسئول ، جلسه را آغاز نمایند . مریم مرادی ،مسئول جلسهضمن سلام و خیر مقدم به حضار از خانم مرجان تابع بردبار ( فعال حقوق بشر ) دعوت نمودند تا گزارش خبری ماه گذشته را به اطلاع حاضرین برسانند .    

گزارش اخبار نقض حقوق زنان در دیماه 1394

دادستان عمومی و انقلاب تهران از دستور قضایی و جدی تر شدن برخورد پلیس در سال جاری در ارتباط با بدحجابی و پوشش نامناسب و برخورد با ماهواره ها و شبکه های ماهواره ای در کشور خبر داد.

دادستان عمومی به پلیس دستور قضایی داده که در سال جاری با بدحجابی جدی تر برخورد کنند.

اتوبوس حامل 32 گردشگر توسط پلیس راهنمایی و رانندگی به مدت 6 ساعت در سرمای هوای شهرستان نائین متوقف شد ، تنها به این جرم که زن و مرد در کنار هم نشسته بودندو گردشگران بیشتر خانواده و متاهل بودند . تا پیش از این تفکیک جنسیتی را در مدارس و برخی رشته های تحصیلی و وسایل نقلیه عمومی داشتیم و اکنون این را متاسفانه در تورهای مسافرتی هم شاهدیم .

از وضعیت یک خواهر وبرادر بوکانی به نامهای امجد و سوسن سلیمانی که اوایل دی ماه به طور جداگانه بازداشت شدند اطلاعی در دسترس نیست .

چهار روز پس از دستگیری آقای سلیمانی نقاش و طراح بوکانی در محل کارش توسط اطلاعات سپاه خواهرش که مهندس پتروشیمی است بازداشت شده و محل کارش توسط مامورین پلمپ شد.

هشتم دی ماه هشتادو یکمین زادروز بانوی شعر ایران فروغ فرخزاد بود و سازمان فرهنگی یونسکو فیلم نیم ساعته ای از او تهیه کرده است زیرا او در بیرون از مرزهای ایران هم شناخته شده بود و تعدادی از شعرهایش در آلمان وسوئد و انگلستان ترجمه شدند.

32دستگاه به طور مستقیم و غیر مستقیم کارشان تولید پوستر وبیلبورد برای ترویج حجاب می باشد و تولیدشان

گاهی باعث خنده و تاسف میباشد و پوسترهای تبلیغی عجیب تولید می شود به طور مثال در یکی از این پوسترهای تبلیغاتی تصویر دو زن بود که یکی حجاب داشت و پنجره ای از نور در اسمان بر رویش گشوده بود و دیگری زنی بدون حجاب بود که پنجره ای رو به آتش به روی آن گشوده شده بود .

به دنبال اجرای طرح بیمه اجتماعی زنان سرپرست خانواده در مجموع 30 میلیارد تومان اعتبار تخصیص یافته که این مبلغ جوابگوی جمعیت زنان سرپرست خانوار نیست و این طرح نتوانسته مشکلی از مشکلات زنان سرپرست خانواده و زنان خانه دار را حل کند .

نرخ بیکاری در کشور 10.9 در صد گزارش شده که نرخ بیکاری مردان 8.9 درصد و نرخ بیکاری زنان 2.2 برابر مردان یعنی 19.9 درصدگزارش شده است .

بار دیگر اختلافات خانوادگی در کُردستان، قتل ناموسی دختر جوانی توسط برادرش را درپی داشت .

در شهر سقز دختری ١٨ ساله به نام شیوا مجیدی نیز اقدام به خودکُشی می‌کند.

آتنا دائمی فعال معدنی محبوس در زندان اوین پانزدهمین ماه بازداشت خود را بدون حکم قطعی سپری می کند و پرونده اش با وجود ارجاع به دادگاه تجدید نظر به دلیل کمبود قاضی رسیدگی نمی شود.

هیلا صدیقی شاعر و نقاش و فعال اجتماعی پس از ورود به ایران بازداشت شد وی طی پرونده ای در دادسرای رسانه به صورت غیابی محکوم شده است .

دبیر کل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات ایران گفت :متاسفانه امروز مصرف دخانیات در ایران در دختران به زیر 13 سال رسیده است .

آمار زنان تحصیلکرده 65.5 در صد است وتعداد زنان تحصیلکرده در جستجوی کار در حال حاضر از تعداد مردان درس خوانده بیشتر است و 3 ملیون و 476 هزار زن تحصیلکرده ،خانه نشین هستند و فعالیت اقتصادی ندارند.

دادگاه نرگس محمدی فعال حقوق بشر که قرار بود برگزار شود برای سومین بار به زمان دیگری موکول شد.

به طور میانگین در هر ساعت 82.6 مورد ازدواج و 18.6 طلاق در کشور ثبت می شود یعنی در هر سه دقیقه یک خانواده ایرانی از هم می پاشد که این زنگ خطر جدی است .

در ماه گذشته ماموران نیروی انتظامی مغازه چند کافه دار را پلمپ کردند که علت آن سیگار کشیدن زنان و بد حجابی زنان اعلام شده است .

ریحانه طباطبایی ،روزنامه نگار و فعال سیاسی برای اجرای حکم خود به زندان اوین رفت .او به یک سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت ازعضویت در احزاب می باشد .

نوعروسی 15 ساله که قصد جدا شدن از همسرش را داشت توسط پدرش کشته شد .

پس از ارائه گزارش خبری ، مسئول جلسه از اولین سخنران ،آقای مرتضی حسینی ( فعال حقوق بشر ) دعوت

نمودند تا سخنرانی خود را به شرح ذیل برای حاضرین درجلسه ارائه نمایند .

خودکشی زنان در افغانستان

خودکشی زنان در افغانستان یکی از ناگوارترین پیامدهای خشونت در برابر آنان است؛ زنان افغان که با ناعدالتی روبرو می‌شوند و راهی جز خودکشی را در پیش‌روی خود نمی‌بینند، دست به خودکشی می‎‌زنند.

افغانستان در سال 2003 به کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان ملحق شد که قرار بود گزارش مقدماتی خود را یک سال پس از پیوستن به این کنوانسیون و گزارش دوره‌ای خود را چهار سال بعد به سازمان ملل متحد ارایه کند، اما به دلیل نبود ظرفیت کافی و ناامنی این کار صورت نگرفت.

افغانستان اولین گزارش‌ خود را پیرامون وضعیت زنان در سال 2012 منتشر کرد. در این گزارش افسردگی شدید و بیمارهای روانی مسبب اصلی خودکشی میان زنان افغان دانسته شده و گفته شده که دو میلیون زن افغان (28 درصد جمعیت افغانستان) از افسردگی شدید رنج می‌برند.

بر اساس گزارش رسمی دولت افغانستان، سالانه ۲۳۰۰ نفردر افغانستان دست به خودکشی می‌زنند که ۹۵ در‌صد آن را زنان تشکیل می‌دهند. این زنان بین سنین ۱۴ تا ۱۹ سال قرار دارند. معمولا دلیل خودکشی در میان خانم‌ها نقض حقوق انسانی مانند ازدواج‌های قبل از وقت، خشونت‌های مداوم خانوادگی، ازدواج‌های اجباری و غیره می‌باشد.

اما طبق آمار رسمی وزارت بهداشت افغانستان در سال 2014 میلادی 9هزار نفر که اکثر این افراد را زنان متضرر شده از خشونت تشکیل می‌دهند، با مسمومیت دارویی و سوختگی اقدام به خودکشی کرده‌اند که بسیاری از موارد ناکام بوده است.

«دکتر انیتی رابیرتسون» نمایندۀ سازمان صندوق جمعیت ملل متحد در افغانستان، ازدواج‌های اجباری و پیش از وقت را مهمترین دلیل خودکشی در میان زنان افغان می‌داند و می‌گوید که بیشترین قربانیان خودکشی در افغانستان، دختران شانزده تا نوزده ساله هستند که هشتاد درصدشان متأهل هستند.

افغانستان یکی از محدود کشورهایی است که زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی می‌کنند.

یکی از قربانیان خودکشی (کسی که اقدام به خودکشی کرده و ناکام بوده) ، زن جوانی است که از ابراز نامش خود‌داری می‌کند. او می‌گوید که هنوز ۱۴ سال داشت که فامیلش وی را به‌شکل اجبار به مردی دادند که بر وی خشونت روا می‌داشت. این خشونت زمانی اوج گرفت که دو فرزند دختر یکی بعد دیگر به دنیا آورد.

او می‌افزاید: «شوهرم با فامیلش مخالف به دنیا آمدن دختر بودند و با به دنیا آوردن این دو دختر آنان انواع خشونت‌های شدید بر من روا داشتند. من از اجبار خودم را آتش زدم، اما نجات یافتم و بعد از آن شش الی هفت بار مورد عمل جراحی قرار گرفتم، فامیل پدرم نیز به من رو ندادند تا با آنان زندگی کنم من به‌خاطر فرار از خشونت به دفتر مدیکا مراجعه کردم و اکنون دو سال می‌شود که از دیدار اطفالم محروم می‌باشم. هرچند مطمین هستم که

فرزندانم مرا با این چهره فعلی نخواهند شناخت، اما تلاش می‌کنم که آنان را نزد خود نگهدارم.

نبود فرصت شغلیِ کافی برای زنان و دختران در افغانستان باعث شده است که آن‌ها بیش از پیش متکی بر اقتصاد پدر یا شوهر خود باشند. به همین سبب است که دختران در جامعۀ ما به عنوان یک فرد هزینه‌ بر و مصرف‌گرا معرفی می‌شوند. فردی که فقط پول مصرف می‎کند و هیچ‌گونه منبع درآمدی ندارد. همین عامل، یکی از عواملی است که باعث می‎شود که دختران در خانه در معرض تحقیر دیگران قرار بگیرند. در این میان بی‎کاری و فقر که در کشور به اوج خود رسیده است و در ضمن مصارف گزاف و نا‌به‌جا در ازدواج در کشور، باعث این می‎شود که به دختران و زنان ‌دیدی ابزار‌گونه داشته باشیم.

هر چند یکی از شرایط مهم جامعۀ جهانی برای ادامۀ کمک به افغانستان، اقداماتِ جدیِ حکومت برای کاهش خشونت‌ها در برابر زنان و به صورت مشخص کاهش یا ریشه‌کن کردن خودکشی در میان زنان افغان است . اما اقدامات دولت و مؤسساتی که در این راستا کار می‌کنند، تأثیرگذاری کافی نداشته و رقم خودکشی در میان زنان افغان، همچنان بالاست.

سپس مسئول جلسه از سخنران دوم آقای فرزان نائب غریب ( فعال حقوق بشر ) دعوت نمودند تا سخنرانی خود را به موضوع ذیل برای حاضرین در پالتاک ارائه نمایند .

جایگاه زن در اسلام

ایران کشوری است با قدمت بیش از 2500 سال و این کشور در طول تاریخ نقش بسزایی در رشد و لالندگی جهان ایفا نموده است . ایران باستان یکی از قدرتمند ترین و مرفه ترین دولتهای زمان خود به شمار می آمد و امپراتوری که از چین تا مصر و اروپا گسترده بود و از یمن تا آسیای میانه گسترده بود منشا خدمات زیادی به پیشرفت جامعه بشری بوده است .

با مطالعه آداب و رسوم گذشته این کشور مشاهده می کنیم که در کنار مردان بزرگ این سرزمین نقش زنان در این جامعه پیشرفته بسیار چشمگیر بوده است تا جایی که فرمانده کل نیروی دریایی امپراطوری ایران در 2300 سال پیش به عهده یک زن بوده است و پیشتر از آن زنان در تشکیل این دولت و هدایت درست آن نقش بسزایی داشته اند در دوره های مختلف پاد شاهی ایران نیز برای مقام زن اهمیت زیادی قائل بوده اند و فضای باز حکوت آن زمان و رفاه اقتصادی آن باعث رشد و بالندگی هر چه بیشتر زن و مرد شده است به نحوی که همانطور که در تاریخ می خوانیم در دوره داریوش کبیر زنان ایرانی به کسب انواع هنر نظیر موسیقی ، آرایش و هنرهای دستی پرداخته اند. در دوره های بعدی نیز در تاریخ این کشور می توانیم بر چندین پادشاه زن اشاره کنیم در دوره ساسانی زنان در دربار در کارهای خلق آثار فاخر ادبی- هنری و موسیقیایی نیز نقش بسزایی داشته اند و مقام زن در دربار خانواده و اجتماع بسیاربرجسته بوده است.

با هجوم اقوام عرب مسلمان در 1400 سال پیش و سقوط امپراطوری ساسانی متاسفانه به یک باره تمامی این دستاوردهای فرهنگی و علمی و هنری با خاک یکسان شد.
طبق تعالیم اسلام زنان چه در سرما چه در گرما باید بجز صورت و دستها کاملا پوشیده باشند و حق پوشیدن لباس بر اساس اقتضای طبیعت انسان را ندارند. در این اسلام زنان نصف مردان از حقوق ارثی برخوردار می شوند که به علت ظلم اجتماعی که متوجه آنان می شود معمولا این مقدار را نیز به دست نمی آ ورند و در صورتی که از همسر خود ناراضی باشند فقط در صورت جنون یا ناکارآمدی مرد میتوانند از او جدا شودند در غیر این صورت حتی اگر از همسر خود متنفر باشند حق ندارند جدا شوند و بایند تا آخر عمر در اسارت خانگی زندانبان خود را تحمل کنند.حال تصور کنید که این اعراب با این دین جدید صاحب یک کشور متمدن شده است. زنان در جامعه ایرانی بیش از هر قشر دیگری از این رخداد متضرر شدند. دین اسلام با بی رحمی تمام تا سال 1930 به زنان ظلم و ستم را از راههای قانونی تحمیل کرد. از سال 1930 تا 1978 در دوره پهلوی به تبعیت از جهان غرب تا حدودی بند ها گسسته شد و در این دوره نیز شاهد هنر نمایی زنان زیادی در عرصه های ادبی هنری و اجتماعی بودیم . اما به ناگهان با انقلاب 1978 و ظهور حکومت مرتجع اخوندی همه چیز دوباره برای زنان تمام شده قلمداد شد. بازهم قوانین خشک و از مد افتاده اسلامی بر جامعه حاکم شده و شرایط برای زنان برگشت به 1400 سال پیش تا جایی که در اوایل انقلاب پس از جداسازی مردان و زنان در دوره های ابتدایی راهنمایی و دبیرستان تصمیم داشتند که حتی در دانشگاهها نیز مرد و زن را از هم جدا کنند که با اعتراضات زیادی مواجه شد.

هم اکنون بیشتر از 30 سال از عمر این رژیم میگذرد و در این سی سال و دوره های مختلف حکومت جمهوری اسلامی اگرچه روسای جمهور و اعضای پارلمان عوض شده اند اما اسلام قابل تغییر نیست و قوانین اسلامی کماکان با تکیه بر رهبری ولایت فقیه کماکان قانون اصلی بوده اند و مردانی در این حکومت به قدرت رسیده اند که بیشتر مصمم بوده اند و یا اعتقادات اسلامی بسیار خشکی داشته اند حتی در دوره میرحسین موسوی نیز آزار و دستگیری زنان به دلیل آنچه بد حجابی خوانده می شود مرسوم بوده است. حال چه برسد به احمدی نژاد و دارو دسته اش که جهانیان آنان و اعمال وحشیانه انان از قبیل بازداشتهای مکرر تجاوز و قتل را می شناسند.
کشوری که را تصور کنید که خانم شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل را که یک زن است وادار به ترک وطن کرده است. در کشوری که کمپین یک میلیون امضا برای اعتراض به نقص حقوق زن در مدت کوتاهی به ثمر می رسد می توانید تصور کنید که تا چه حد عرصه بر زنان تنگ شده است . هرجا که آزادی وجود دارد زنان دوشادوش مردان در جامعه حضور داشته اند و نقش مهمی را ایفا نموده اند و در ایران نیز همانگونه که به پیشینه تاریخی این کشور اشاره شد همان بوده است . اما اکنون که زنان در یک جامعه توتالیتر اسلامی گرفتار شده اند و با توجه به آشنایی هرچه بیشتر انان با جهان آزاد از طریق اینترنت و ماهواره و دیدن این همه تناقض بین وضعیت زندگی خود و سایر زنان جهان بین سنت و مدرنیته و جامعه اسلامی به ستوه آمده اند. بعضی از محققان مشکلات زنان را اینگونه برشمرده اند .
1-

– نبودآزادی پوششی: پوشش آزاد و مناسب یکی از حقوق اولیه انسانهاست و باید محترم شمرده شود. اینکه به شما بگویند که چه بپوشید و چه نپوشید خود بزرگترین توهین به حساب می آید. این قانون اسلام آنقدر مسخره و بی اساس است که حتی در بسیاری از کشورهای اسلامی که دارای جمعیتی مسلمان هستند ولی حکومت اسلامی ندارند توسط خود خانواده ها قطع می شود و تا حدی از حجاب آزاد برخودر دارند برای نمونه میتوان به کشورهای حاشیه خلیج فارس، مصر اردن ترکیه و … اشاره کرد. که این خود دلیلی آشکار بر بی اساس بودن این قانون دین اسلام است که چیزی وضع کرده که در صورت وجود آزادی طرفدار چند انی ندارد. حال آنکه طبق قوانین اسلام اگر زنی بیشتر از انچه که ذکر شده جای دیگری از بدن نظیر بازو یا ساق پا یا حتی موی سر را نپوشاند در جهنم جا دارد.. به نظر شما این مساله مضحک نیست؟

اما در ایران حکومت اسلامی این کشور به شدت به این حماقت تن در داده تا جایی که حتی در فصل گرم سال و در دمای 40 درجه بسیاری از شهرهای ایران نیز که حق ندارد لباس باز تر و آزادتر بپوشد و اگر چنین کند توسط ماموران پلیس بازداشت می شود. انگار که می خواهند به زور مردم را به بهشت بفرستند. توجیه آنان این است که ازادی حجاب باعث ایجاد فساد می گردد و مردان را نسبت به زنان حریص میکند. این در حالیست که با جدایی زن و مرد از دوره ابتدایی تا پایان دروه دبیرستان خود باعث ایجاد عقده نسبت به جنس زن در مردان می شود که آن هم از ثمرات قوانین اسلام است.

2-عدم به رسمیت شناخته شدن موجودیت حقوق زنان توسط جنس مخالف در جامعه: متاسفانه تعلیمات اسلامی در همه جای جامعه ایران ریشه دوانده است تا جایی که مردان ایرانی نیز به دلیل تعصبات مذهبی، تعالیم غلط اسلامی و بیسوادی که درد مشترک عامه مردم ایران است زنان را به عنوان جنس دوم قبول نموده اند که این خود منشا مشکلات جدی و حتی افزایش آمار طلاق در ایران شده است. در ایران کمتر مردی وجود دارد که زن خود را عاقل بداند و بیشتر آنان زن را موجودی کم خرد می خوانند همانطور که در اسلام و در قرآن اشاره شده است. این بی اعتقادی به زن و سرکوب حس انسانی وی در خانواده های سنتی تر زن را تبدیل به وسیله ای برای پخت پز و رفت و روب و تولید مثل تبدیل کرده است و متاسفانه زنانی که با این سرکوب در طول سالیان دراز مواجه بوده اند دیگر خود نیز قبول کرده اند که باید با آنان اینگونه رفتار شود اما در خانواده های باز تر که از امکانات تحصیل و یادگیری بهره مند هستند و از امکانات ارتباط جمعی برخودارند زنان این مساله را قبول نمی کنند در حالی که پدر و مادر خود و همسرشان هنوز طرفدار همان سیستم قدیمی هستند و اینجا ست که اختلاف بین سنت و مدرنیته خود نمایی می کند و همانطور که ذکر شد در ایران کمتر مردی به حقوق زن فکر می کند زیرا قوانین جامعه کاملا به نفع وی است این مرد در برخورد با چنین زنی به عنوان همسر یا همکار دچار مشکلات بسیاری می شود. این که مرد به زن خود به عنوان یک انسان برابر اعتقاد ندارد چه برسد به اینکه بتواند دوست خوب یا همسر مناسبی برای وی باشد. در ایران متاسفانه بیشتر زنان با

این مساله دست و پنجه نرم می کند.

با این شرایط که ذکر شد نمی توان انتظار حقوق مساوی برای زن و مرد در اسلام در سایر زمینه ها را داشت تا جایی که در اسلام زن جز اموال مرد محسوب می شود و در حالی که مجازات قتل در اسلام اعدام می باشد. اگر مردی که خود را حتی به خاطر بد دلی و شک و گمان به وی بکشد مجازات اعدام شامل حال وی نمی شود و او می تواند آزادانه در جامعه زندگی کند و متاسفانه از نظر برخی او مرد با شرفی تلقی می شود. در سایر موارد قانونی نیز از قبیل دیه و ارث یک زن نصف یک مرد به حساب می آید. من نمی دانم دنیا چه نیازی به اسلام داشت؟ حکومت اسلامی در قرن بیست و یکم دیگر چیست؟
در این مقاله به تعدادی از مسائل عمده مربوط به نقض حقوق زنان اشاره شد اما حکایت همچنان باقیست.

در ادامه برنامه مریم مرادی ( فعال حقوق بشر ) سخنرانی خود را با موضوع ذیل برای حاضرین قرائت نمودند :

آیا اسید پاشی در ایران جنبه تروریستی دارد ؟

 اسید پاشی زیر مجموعه ارتکاب جنایت طبقه بندی میشود و به نظر گروهی از جرم شناسان ما نیازمند دادگاههای مخصوص اسید پاشی هستیم . اسید پاشی یک اقدام عامدانه است و معمولا لحظه ای و ناشی از عصبانیت نیست . چرا که فرد باید اسید را تهیه کند ، نقشه بکشد ، کمین کند . اسید پاشی زیر مجموعه خشونتی است که به قصد بد شکل کردن و گاهی کشتن اتفاق می افتد . البته بعضی از متفکران اسید پاشی را بخشی از تروریسم جنسیتی میدانند . اسید پاشی هم برای مردان و هم برای زنان اتفاق می افتد . اما عموما در سطح جهان زنان قربانیان اسید پاشی اند . اسید پاشی عوامل زمینه ساز زیادی دارد . عواملی مثل این که اسید سلاحی ارزان و در دسترس عموم است . از طرف دیگر اگر مرتکبان و آمران اسید پاشی تنبیه نشوند دیگر افراد فکر میکنند که آنها هم می توانستند دست به این کار بزنند . مالک بودن مردان بر زنان هم عامل دیگری هست که باعث میشود خشونت درباره زنان جایز تلقی شود.

بر اساس تحقیق پژوهشگران تعداد کسانی که به عنوان قربانیان اسید پاشی شناخته میشوند مانند نوک کوه یخی هستند که از آب بیرون آمده باشند . ولی تعداد آنها بیش از اینهاست . و متاسفانه ما هیچ سیستم ثبتی برای این قربانیان نداریم . ما فقط با آن دسته از قربانیان اسید پاشی آشنایی داریم که مطبوعات از آنها نام برده اند . یعنی مواردی که خودشان سراغ پلیس رفتند . اما موضوع اینجاست که دستگاههای قضایی هیچ سیستم ثبتی درباره قربانیان اسید پاشی ندارند . یک تحقیق جهانی نشان میدهد که 80% قربانیان اسید پاشی زنان هستند و 40% آنها زیر 18 سال سن دارند . گاهی اوقات هم حتی کودکان توسط والدین شان اسید پاشی میشوند .

اسید پاشی نه تنها روی خود قربانی ، بلکه روی افراد دیگر نیز مثل اعضای خانواده او تاثیر میگذارد و روابط را خراب میکند . مثلا افراد در میان خودشان به دنبال مقصر میگردند و به هم میگویند : اگر تو اجازه نمی دادی این طور لباس بپوشد یا اگر به فلان خواستگار جواب مثبت میدادید این اتفاق نمی افتاد . از طرف دیگر وقتی اسید پاشی در جامعه ای اتفاق می افتد حاکمیت آن جامعه زیر سوال میرود . یعنی این سوال پیش می آید که این چه حاکمیتی است که وقتی کسی در خیابان راه میرود ، در یک روز عادی و در شرایط صلح ، چنین اتفاقی باید برایش پیش بیاید . هزینه درمان قربانیان اسید پاشی بسیار کمرشکن است . خانواده های این افراد دچار مشکلات زیادی برای درمان آنها میشوند . درمان های جسمی و روانپزشکی بسیار هزینه بر هست . اینکه آیا ما سیستم درمانی کافی و افراد متخصص برای این افراد داریم یا نه ، بسیار مهم است . از طرف دیگر گاهی اوقات قربانیان اسید پاشی به این نتیجه میرسند که باید خودشان عدالت را اجرا کنند و این باعث تکرار اسید پاشی در جامعه می شود.مردم باید بدانند که این یک کار جنایتکارانه است و قانون آنها را رها نمی کند . باید صدای قربانیان شنیده شود . مقامات حکومتی ، پلیس و مقامات قضایی باید علنا و بصورت شدید اسید پاشی را محکوم کنند . از طرف دیگر ما نیازمند ایجاد کمپین های بین المللی در این باره هستیم . نکته ای که لازم هست بدانیم اینکه تشدید مجازات علیه اسید پاشان نشان میدهد که روند و علل اسید پاشی را درست نشناختیم . و بنابر این قانونگدار باید تکلیف خودش را بداند که چگونه با ریشه های این موضوع برخورد کند . باید بررسی کنیم که چه کسانی اسید می پاشند ؟ کسی که دارای تربیت درست اجتماعی باشد و مبانی فرهنگی و اعتقادی صحیحی در جامعه او وجود داشته باشد جرات انجام چنین کاری را ندارد . تاریخ نشان میدهد که این اتفاق در اولین دهه قرن حاضر در ایران اتفاق افتاده است. یعنی در سال 1300 . تا قبل از این تاریخ اسید پاشی در ایران گزارش نشده و هر چه به جلو می آییم میزان اسید پاشی افزایش پیدا کرده است . تعداد اسید پاشی در ایران از زمانی افزایش پیدا کرده که سطح آگاهی بالا رفته و زنان حضور بیشتری در جامعه پیدا کردند . و نقش زنان با نقش های اجتماعی و انتظارات پیشین تناقض پیدا کرده است . اکنون این سوال مطرح میشود که چرا یکباره اسید پاشی تبدیل به یک مساله اجتماعی میشود . اگر جامعه ما کمی عقب مانده و سنتی بود این اتفاق مساله روز نمی شد . اما اتفاقی که اخیرا در جامعه ایران با آن مواجه میشویم به این معنی است که عده ای در این تصورند که این زنان باید مجددا به نقش های سنتی خودشان برگردند اما جامعه این مساله را نپذیرفت و در برابر آن مقاومت کرد . 2 تا 3 سال است که این بحث را که زنان باید به نقش های پیشین برگردند با تفکیک جنسیتی در دانشکاهها در جامعه کلید زده اند . علاوه بر تفکیک جنسیتی مسائل دیگری با عنوان خانواده مطرح میشود . به این ترتیب که طلاق ها در حال افزایش است و سن ازدواج هم افزایش یافته و میزان موالید هم کاهش پیدا کرده است . و به همین دلیل ما باید مجددا به نقش های گذشته برگردیم . اسید پاشی شاید یکی از مراحل غیر قابل قبول و ناپسند می باشد که به لحاظ تاریخی تجربه شده است . جامعه باید به سمت تسامح و تساهل و پذیرش تفاوت ها برود . چون در کلان شهرها نمیتوان بدون مدارا در کنار یکدیگر زندگی کرد . مردم باید به تفاوتهای یکدیگر در همان حدی که از نظر قانونی در آن جامعه رواج دارد احترام بگذارند . بر اساس آمارهای قوه قضاییه

حداقل 200 پرونده اسید پاشی در دستگاه قضایی ایران تشکیل شده است که دلایل متفاوتی دارد . از سوی دیگر بر طبق یک تحقیق دانشجویی مشخص شده است از زمانی که 2 سال پیش حکم قصاص برای عامل اسید پاشی به آمنه بهرامی یکی از قربانیان اسید پاشی صادر گردیده است اسید پاشی 170% افزایش داشته و این موضوع نشان میدهد که تشدید کیفر معمولا باز دارندگی برای جرم نخواهد داشت ، بلکه مکانیسم تولید و توزیع اسید هم حتما باید کنترل شود .

در خاتمه باید گفت : که ایران نیازمند تصویب قانون حمایت از بزه دیدگان اسید پاشی است . آخرین قانون در این باره مربوط به سال 37 است . البته مجلس اخیرا در حال تدوین طرحی است برای تشدید مجازات اسید پاشان . در حالی که ما نیازمند چنین قانونی نیستیم . باید ببینیم رفتار جامعه و نهادهای عدالت کیفری با فرد بزه دیده چگونه است . بر اساس تحقیقی که روی 15 قربانی اسید پاشی انجام گردیده ، مشخص شد که در دادگاهها و در مراحل دادرسی برخورد مناسبی با بزه دیدگان اسید پاشی انجام نشده و از سوی دیگر میبینیم که در قانون برای بزه دیدگان فقیر هیچ ساز و کاری پیش بینی نشده و آنها باید حق الوکاله های زیادی بپردازند .

در خاتمه جلسه از خانم الیاسی ( مسئول جدید کمیته دفاع از حقوق زنان ) خواسته شد تا در خصوص برنامه ریزی برای ماه آینده تصمیم گیری نمایند . پس از اتمام برنامه ، ضمن تشکر از حضور همکاران و حاضرین ، جلسه راس ساعت مقرر به پایان رسید .